Songs by Ahmad Shamloo ترانهها: ابوسعید ابوالخیر، عمر خیام نیشابوری، باباطاهر عریان، روایت: احمد شاملو
مؤلف: احمد شاملو
ناشران: نگاه
زبان: فارسی
ردهبندی دیویی: 8fa1.097
سال چاپ: ۱۳۷۹
نوبت چاپ: ۱
تیراژ: ۵۰۰۰ نسخه
تعداد صفحات: ۱۲۸
قطع و نوع جلد: رقعی (شومیز)
شابک 10 رقمی: 9643510344
شابک 13 رقمی: 9789643510343
کتاب ترانه ها به روایت احمد شاملو مجموعهای از رباعیات سه تن از شاعران و عارفان بزرگ ایرانی، ابوسعید ابوالخیر، خیام و باباطاهر عریان است که با تصحیح احمد شاملو منتشر شده است.
این کتاب یکی از منابع مهم و ارزشمند در زمینه شناخت آثار بزرگانی چون ابوسعید ابوالخیر (عارف قرن پنجم)، حکیم عمر خیام (شاعر و دانشمند دوره سلجوقی) و باباطاهر عریان (شاعر قرن پنجم) است.
احمد شاملو متولد ۲۱ آذر ۱۳۰۴ در تهران است. شاملو متخلص به الف. بامداد و الف. صبح، شاعر، فیلمساز، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس و از دبیران کانون نویسندگان ایران بود. شهرت او در ایران به سبب بنیان گذاشتن یک نوع قالب شعری به نام شعر سپید است. او علاوه بر سرودن شعر به کار ترجمه نیز مشغول بود. بسیاری از شعرهای شاملو به زبانهای سوئدی، انگلیسی، ژاپنی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، روسی، ارمنی، هلندی، رومانیایی، فنلاندی، کردی و ترکی ترجمه شده است.
مجموعه ی کتاب کوچه او بزرگترین اثر پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران است. برخی از کتابهای شاملو عبارتند از:" لحظه ها و همیشه " هوای تازه " ققنوس در باران"
احمد شاملو بعد از تحمل یک دوره طولانی بیماری در تاریخ ۲ مرداد ۱۳۷۹ از دنیا رفت.
آن روز که چشمان تو در من نگریست
خلقی، به هزار دیده، بر من بگریست.
هر روز هزار بار در عشق توام
میباید مُرد و باز، میباید زیست.
ای دل! چو فراقش رگ جان بگشودت
منمای به کس جامه خونالودت.
مینال چنانکه نشنوند آوازت؛
میسوز چنانکه برنیاید دودت!
جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست
در عشق تو بیجسم همی باید زیست.
از من اثری نماند... این عشق ز چیست؟
گر من همه «معشوق» شدم، «عاشق» کیست؟
دل چیست که گویم از برای غم توست،
یا آنکه حریم تن، سرای غم توست.
لطفی است که میکند غمت با دل من
ورنه دل تنگ من، چه جای غم توست!
100,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
Memories by Tajolsaltaneh خاطرات تاجالسطنه دختر ناصرالدین شاه قاجار
بخشهایی از کتاب خاطرات تاجالسلطنه («تاریخ حالات ایام زندگانی خانم تاج السلطنه») در ۱۳۶۲ با نظارت منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان در تهران منتشر شدهاست. او در این خاطرات، عقاید خود را نوشتهاست که وسعت اطلاعات او را نشان میدهد. وی از مشروطیت، حقوق زنان، آزادی، برابری و قانون دفاع کردهاست. کتاب خاطرات تاجالسلطنه ارزش تاریخشناختی زیادی نیز دارد زیرا اطلاعات روشنی دربارهٔ پنج سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه و دربار ناصری و مظفری دارد و دربارهٔ رویدادهای مهمی مانند واقعه رژی، قتل ناصرالدین شاه، غارت خزانه پس از او، سلطنت مظفرالدین شاه، نقش سیدجمال الدین اسدآبادی و امین السلطان نوشتهاست. از این کتاب دو نسخه خطی در دست است که نسخه قدیمی تر به خط حاج یمینالملک است و در سال ۱۳۳۲ قمری (برابر با ۱۹۱۴ میلادی)، یعنی مدت کوتاهی پس از نگارش خاطرات توسط تاج السلطنه، از روی نسخه اصلی استنساخ شده است. بخشهایی از متن اصلی کتاب تا کنون پیدا نشدهاست.
این کتاب خاطرات تاجالسطنه با ویرایش ناصر زراعتی است.
چرا باید تاجالسلطنه را شناخت؟
عباس امانت، استاد تاریخ و مطالعات بینالملل دانشگاه ییل
خاطرات تاجالسلطنه یکی از معدود خاطرات زنانه است که در دوره جدید، از عصر ناصری و در دوران قاجار، برایمان باقی مانده است. خیلی کم میشود اینچنین زنی زباندار را پیدا کرد که بتواند احوال خودش را بنویسد. و با شهامت بنویسد. در مورد رابطهاش با همسرش، در مورد تلخیهای زندگی و مشکلاتی که متحمل شده و بیماریهایی که داشته بگوید. انتقادهایی که از همسرش دارد، انتقادهایی است که میشود گفت پیشزمینه آگاهی زنانه است.او در واقع یک پروتو-فمینیست است.
https://youtu.be/thiA1e149e0کتاب صوتی خاطرات تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه قاجار نوشته تاج السلطنه
نکته دومی که در نوشته او مهم است، در واقع تحول سلطنت قاجار است. چون پس از دوره ناصری تمام همسران ناصرالدین شاه از جمله تاج از درون حرم قاجاریه به یک زندگی کمتر مرفه از آنی که داشتند منتقل شدند. و از جمله آن چیزی که میبینیم، این است که فضای اجتماعیای که او درش سیر میکند وسیعتر میشود. او دیگر یک زن اندرونی نیست که در درون حرم زندگی میکند. زنی میشود که در واقع پشتیبان و علاقمند به گردآوری جمعی از اهل موسیقی و شعر و فرهنگ در دور خودش است و از این کار ابایی ندارد. او این را بهعنوان یک نقطه ضعف نمیبیند. و باید فراموش نکرد که خاطراتش را شاید در سالهای ۱۹۲۰ نوشته و این نوع سخن گفتن، یعنی به آزادی سخن گفتن، برای زمان خودش شاید حتی اهمیت بیشتری دارد. گاهی اوقات اینقدر این مسئله که یک زن خاطرات خودش را نوشته ناآشنا بوده که حتی بعضیها در مورد اینکه آیا اینها را خودش نوشته شک کردهاند.
از جمله تردیدهایی که در مورد اصالت خاطرات تاجالسلطنه ابراز شده، و به گمان من مأخذی ندارد، این است که اصولا زبان او یک زبان زنانه عصر قاجار به شکل تمام و کمال که در ذهن بعضی محققین است، نیست. و به نظر من دلایلی که آوردهاند پذیرفته نیست و در همه آنها میشود زیرمتنی از سیطره مردانه دید.
شاید برای دختران و زنان در دنیای معاصر ایران، یا در دنیای معاصر فارسیزبان، داستان تاجالسلطنه هنوز جذابیت قابلتوجهی دارد، به خاطر اینکه تجربه او از مشکلات ایام خودش بهعنوان یک زن، شاید از بعضی جهات قابل مقایسه با مسائلی است که زنان ایران در حال حاضر با آنها دستبهگریباناند.
https://youtu.be/NSjb2qa13boچرا باید تاجالسلطنه را شناخت؟ عباس امانت، استاد تاریخ و مطالعات بینالملل
تاج السلطنه یکی از عزیزترین دختران ناصرالدین شاه بوده است که برخلاف تمام زنان آن دوران چه در اندرونی و چه در خارج آن، گونه ای زندگی کرد که به عنوان روشنفکر و منتقد و نترس در تاریخ زنان ایران معروف شده است.
«در شب پنجشنبه روز آخر ماه ربیع الاول ۱۳۳۲ هجری- قمری، هفت دَلو، یک عصری که هوا ابری و تیره و مانند افکار و خیالات خودم محزون و غم دیده بود در اتاق نیمه روشنی نشسته و مشغول به نقاشی بودم. برف به شدت می بارید و هیچ صدایی جز وزش باد مسموع (شنیده) نمی شود. سکوت غمناکی سراپای وجودم را احاطه کرده و افزوده بر او روشنایی قرمز رنگ ملایمی از بخاری ساطع (پخش) بود.»
این جملات شروع نگارش خاطراتی است که ۱۰۳ سال پیش از زنی جوان به نام «زهرا» از شاهزادگان دربار ناصرالدین شاه قاجار- که لقب «تاج السلطنه» را با خود همیشه همراه داشت- به یادگار مانده است. این زن یکی از عزیزترین دختران ناصرالدین شاه بوده است که برخلاف تمام زنان آن دوران چه در اندرونی و چه در خارج آن، گونه ای زندگی کرد که به عنوان روشنفکر و منتقد و نترس در تاریخ زنان ایران معروف شده است.
زنی منتقد در دربار
تاج السلطنه یکی از مطرح ترین زنان منتقد و روشنفکر دوره قاجار است که با بسیاری دیگر از زنان آن دوران تفاوت داشت. شاهزاده ای که در دربار قاجار در ناز و نعمت زندگی می کرد اما زمانی که به شعور و آگاهی رسید به سختی از وضع دربار، رفتار پدر تاجدار خود و ستمی که از سوی او بر زنان می رفت انتقاد کرد و سرانجام در شمار فعالین جنبش های زنان قرار گرفت.
خاطره نویسی و «تاج السلطنه»
پرداختن به زندگی تاج السلطنه و بررسی شخصیت او به چند دلیل بسیار قابل اهمیت است. او از معدود افرادی است که در آن دوران دست به نوشتن خاطره نویسی زده است. نوشتن خاطرات شخصی، در فرهنگ ما حتی در بین مردان هم غریب بود. تاج السلطنه به موقعیت خانوادگی خود توانسته بود از نعمت خواندن و نوشتن بهره مند شود. همان طور که می دانیم آموزش دختران در آن دوران، مخالف عرف بود و زنان اجازه رفتن به مدرسه را نداشتند.
صراحت گفتار و احساسات زنانه
آنچه را که این شاهزاده قجری در نقل خاطراتش می آورد در جای خود بسیار تازه و قابل تامل است. از جمله صداقت گفتار اوست که بدون پیچیدگی و ترس، از احساسات زنانه، عشق و دلدادگی و خواسته های برحق خود سخن می گوید و بسیار ارزشمند است. صراحت زبان و گفتن از دردها و مشکلات و سختی هایی که نه تنها خودش بلکه زنان هم زمان خودش داشته اند در روشن کردن زندگی زنان در صد سال پیش بسیار تاثیرگذار است.
انتقاد شدید دختر به شاه پدر!
نکته دیگری که شخصیت تاج السلطنه را برجسته می کند، دید بسیار انتقادی او نسبت به پدرش؛ یعنی ناصرالدین شاه و بررسی رفتار و شخصیت او، هم به عنوان شاه مملکت و هم به عنوان پدر است. او نادانی، بی کفایتی، کوته فکری، خوشگذرانی پدر و داشتن حرمسرا و زنان متعدد را یکی از عوامل عقب ماندگی ایران در آن زمان می داند. البته برادرش؛ مظفرالدین شاه که بعد از پدر روی کار می آید و دیگر درباریان هم از نقدهای او در امان نبودند.
بدترین القاب به نزدیکان مظفرالدین شاه
تاج السلطنه در انتقادی که از مظفرالدین شاه، برادرش می کند، او را فردی نالایق، بی خبر، بدون عزت نفس، نادان و عشرت طلب معرفی می کند، او را نکوهش می کند و مسافرت های بی مورد و وام های بی دلیل و پیشکاران نالایق و فرصت طلب شاه را به باد انتقاد می گیرد تا جایی که از نسبت دادن بدترین القاب به نزدیکان شاه هم ترسی ندارد.
انتقاد شدید بر وجود «دایه ها»!
در تاریخ ایران و حتی در جهان کمتر دیده شده است که شاهزاده ای علیه خاندان خود این چنین، آنها را به باد انتقاد بگیرد. به ویژه اگر این فرد زن باشد و در دورانی زندگی کند که به گفته خود او زنان جزو بهایم و وحوش به شمار می آیند. او در خاطرات خود، بارها رسم سپردن کودکان را به «دایه» در آن زمان، مورد انتقاد شدید قرار می دهد و روی سخن او در درجه اول با مادر خود و بعد زنان دیگری است که فرزندانشان را از کودکی به دست دایه می سپردند و آنان را از مهر و محبت مادری و شیوه درست تربیت بی بهره می سازند.
تاج السلطنه بر این باور بود که پایه های شخصیتی کودک از همان اوان کودکی از رفتار و ویژگی های مادر شکل می گیرد، بنابراین پرورش یافتن کودک در دامان دایه ای که نه شیوه تربیتی درست را می داند و نه از آموزشی در این زمینه برخوردار است، کاری اشتباه است.
خاطرات تاج السلطنه عزیزترین دختر ناصرالدین شاه
آموزش و تحصیل راه مبارزه با خرافات
او به موقعیت زن در جامعه آن روز به خوبی آگاه است. موجودی که هرگز در هیچ کجا به حساب نمی آمد، از داشتن آموزش و خواندن و نوشتن بی بهره است، حق انتخاب در هیچ موردی حتی در نقش زدن سرنوشت خود را ندارد و مطیع و برده مرد است. تاج السلطنه مهم ترین عامل بدبختی زنان را در نشناختن حق و حقوق خود می داند و در خانه نشستن و خنده و حرافی را، تنها هنر زنان هم نسل خود می داند. در مقابل، راه نجات زن را در آموزش و تحصیل علم، مبارزه با خرافات و سنت های غلط می بیند.
معلمان غرب زده و اشتباهات تاج السلطنه!
البته تاج السلطنه در کنار چنین تفکرات سالم، متاسفانه تحت تاثیر معلمان متجدد خود غرق دنیای غرب و جذابیت های مادی و ضددینی آن می شود تا جایی که حجاب را کنار می گذارد، لباس های فرنگی می پوشد و در نهایت ترک مذهب و شعائر آن می کند.
برخی از منابع اشاره می کنند که او پس از خاتمه دادن به ازدواج ناموفق خود، در روابط آزادانه با مردان افراط می کند. تاج السلطنه بعدها در طول اقامت خود در اروپا نیز تحت تاثیر زندگی زنان اروپایی و اندیشه های فمینیستی آنان و نیز افکار نوین سیاسی و اجتماعی متفکران غربی- که گاهی با فرهنگ اسلامی جامعه تضاد داشت- قرار می گیرد.
نقد بر آداب و رفتار مردسالارانه
تاج السلطنه با وجود شاهزاده بودنش و رشد و تربیت در حرمسرای ناصرالدین شاه از نخستین زنان روشنفکر ایران بوده است که به درستی او را «فمنیست و سوسیالیست» هم خوانده اند. آشنایی این زن با موسیقی، نقاشی، ادبیات، تاریخ، فلسفه و زبان فرانسه در متن خاطراتش به خوبی پیداست. این شاهزاده اگرچه به دلیل دلبستگی فراوان به پدرش گاهی دچار تعصب می شود و حتی هنگام داوری در مورد مخالفان شاه تعصب نشان می دهد اما در نقد آداب و رفتار مردسالارانه نزدیکان و بی تدبیری های برادر تاجدارش مظفرالدین شاه و حتی انتقاد از خود و دیگر بستگانش منصف و واقع بین است.
زندگی از تولد تا طلاق
همان طور که اشاره شد تاج السلطنه دختر دردانه ناصرالدین شاه قاجار بود. او در سال ۱۳۰۱ هجری قمری مصادف با ۱۲۶۲ هجری شمسی به دنیا آمد و مادر او زنی به نام«توران السلطنه» از بستگان پدری شاه بود. بعد از تولدش او را به رسم معمول به دایه ای از کنیزان سیاه دربار سپردند. هفت ساله بود که به مکت فرستادنش اما دو سال بیشتر بنا به دلایلی که بعدا اشاره می شود به مکتب نمی رود. این دختر زیبای دربار را با اینکه «عزیز السلطان» ملیجک معروف و پسرخوانده ناصرالدین شاه، دلباخته و خواهان او بود به شخصی به نام «حسن خان شجاع السلطنه» شوهر می دهند که او هم کودکی به سن خود تاج السلطنه بود.
ناصرالدین شاه که این دختر خود را بسیار دوست داشت شرط گذاشته بود تا بیست سالگی به خانه شوهر نبرند. اما او را بعد از ترور ناصرالدین شاه و در دوره حکومت مظفرالدین شاه به خانه شوهر فرستادند. این ازدواج همان طور که تصورش می رفت به دلایلی از جمله هوس بازی های شوهر سرانجام به طلاق کشید.
وسوسه اطرافیان و متملقین
تاج السلطنه در مسیر زندگی خود با فراز و فرودهایی همراه بود که گاهی باعث رفتارها و تصمیم هایی نادرست که خودش هم به آن اشاره کرده است، شده است. در جایی درباره او آمده است: «عدم
همفکری تاج السلطنه با همسرش و نیز تحریک و اختلاف افکنی اطرافیان آنها، سرانجام منجر به جدایی آن دو از هم شد و وجود سه فرزند نیز نتوانست مانع این امر شود. تاج السلطنه در خاطراتش علاقه به یادگیری
دانش و سفر به اروپا را علت جدایی خود از همسرش بیان می کند.
وی بعدها از این اقدام پشیمان شده و وسوسه اطرافیان و به ویژه آموزش های معلم خود را که سعی در جدا کردن او از مذهب داشت، مسبب جدایی اش می داند و می گوید: «این متملقین، مذهب و جدیت
من در اوامر آسمانی را هم مخالف با خیالات فاسد خود دیدند، خواسته مرا از قید مذهب خلاص کرده، بعد با کمال آسانی از شوهرم هم جدا کنند.»
غربزدگی تا رسیدن به بی دینی!
در آخرین نوشته های تاج السلطنه خود او به صراحت به این موضوع اشاره می کند که تحت تاثیر افرادی غرب زده به لامذهبی می رسد. یکی از این اشخاص جوانی از اقوام نزدیک او بوده است که به او علاقه مند بود. او را تحریک می کند که باید تحصیل کند و فرانسه بخواند. این جوان هفته ای سه روز به تاج السلطنه درس می داده است تا جایی که او را تحت تاثیر حرف های خود قرار می دهد. به این صورت که در وقت استراحت بین درس خواندن، صحبت های مذهبی می کرده است و از دنیای طبیعیون که به هیچ گونه مذهبی اعتقاد نداشته اند برای او می گفته است!
تغییر تا ترک نماز و طاعت!
او در ارتباط با آن جوان که به او درس می داده است و تحت تاثیر آن قرار گرفته است نوشته است: «… من در اوایل خیلی متغیر شده، با او مجادله می کردم بعد کم کم گوش می کردم. پس از مدتی باور کردم. کاری که کردم تغییر لباس دادم. لباس فرنگی، سربرهنه. در حالتی که در ایران هنوز زن ها لباس فرم قدیم را داشته. پس از ترک لباس، ترک نماز و طاعت را هم کردم زیرا که با… و آستین های تنگ لباس های چسبیده وضو ساختن و نماز کردن مشکل بود. پس از اینکه نماز ترک شد، تمام مذاهب و اعتقادات را باطل شمرده.»
تنها نسخه دست نویس از خاطرات تاج السلطنه
خاطرات تاج السلطنه نخستین بار به کوشش و مقدمه «منصوره اتحادیه (نظام مافی)» و «سیروس سعدوندیان» در سری کتاب های نشر ایران در آغاز دهه شصت منتشر شده است. این چاپ براساس نسخه دست نویس «رحمت الله داعی طالقانی» ملازم سفارتخانه جلیله دولت عالیه افغانستان (تحریر شده در سال ۱۳۰۳ شمسی) انجام شده که او گویا نسخه دست نویس تاج السلطنه را در اختیار داشته است. نسخه ای که تاکنون یافت نشده است.
آغاز نوشتن خاطرات همراه با ضعف حکومت قاجار
هنگام تولد این شاهزاده، پدرش ناصرالدین شاه و حکومت قاجار در اوج اقتدار و ثبات بود. اما زمانی که تاج السلطنه دست به قلم شده و شروع به نوشتن فراز و فرودهای زندگی خود می کند آتش جنگ جهانی اول، جان را در شعله های خود می سوزاند. زمانی که در ایران وقایعی همچون اعتراض زنان بی حقوق حرمسرای سلطانی بعد از شکستن قلیان ها، فساد فراگیر دربار، قتل ناصرالدین شاه پدر، انقلاب مشروطیت و… در نهایت فراهم شدن افول پایه های حکومت قاجار، دنیای پر از پرسش تاج السلطنه را دیگر خود می کند.
ثبت «نباید»ها در خاطرات تاج السلطنه
خاطرات تاج السلطنه که به روایت جزء به جزء آن خواهیم پرداخت، زندگینامه خود نوشت اوست که از بدو تولد تا زمان متارکه با همسرش را دربر می گیرد. یکی از اهداف تاج السلطنه برای نوشتن این خاطرات، بیان احساسات شخصی او بوده است. او در خاطراتش، بر هر آنچه «نباید» شورید. چه آنجا که نظام سلطنتی خاندان خود را مورد سرزنش قرار می دهد و چه آنجا که از احساسات شخصی خود به عنوان یک زن سخن می گوید. خاطرات او سرشار از مجموعه عواطف بشری یعنی عشق، تنفر، پشیمانی، حسادت، دلسوزی و… که کمتر زنی در آن دوران جسارت بیان این احساسات را داشته است.
خاطرات تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه قاجار نوشته تاج السلطنه با صدای پروین محمدیان و ناصر زراعتی را میتوانید در آدرسهای زیر هم گوش کنید:
https://radiopayam.se/archives/455
https://anchor.fm/hazardastan/episodes/067-e10637v/a-a5esmkq
TĀJ-al-SALṬANA (b. 5 or 6 Rabiʿ II 1301/ 3 or 4 February 1884 in Tehran; d. probably 1936 in Tehran), one of the daughters of Nāṣer-al-Din Shah (r. 1848-96) and the author of memoirs (ḵāterāt) which have raised much controversy since their first partial publication in 1969.
The Memoirs. Tāj-al-Salṭana is one of the best known daughters of the Qajar king, largely because of what we have come to learn about her life through her Ḵāṭerāt. The controversy about their authenticity defines the ways in which we could (or could not) use the memoirs as a source about the princess' life.
100,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
Critique of Religious Violence, Essays on Islamism on Iran by Abdee Kalantari
نقد خشونت دینی، عبدی کلانتری
پيشگفتار
فصل اول ـ اخلاق جهاد ۷ فصل دوم ـ هراس اروپا از اسلام و صعود شيعيان ۲۱ فصل سوم ـ حسين، يزيد، و خيالوارة مظلوميت ۳۳ فصل چهارم ـ ترور مقدس: دکتر عباسی و مريم جميله ۴۰ فصل پنجم ـ چرا غرب از «بمب اسلامي» می ترسد؟ ۵۳ فصل ششم ـ جهادی های لندن و دکترهای استشهادي ۶۱ فصل هفتم ـ کارکرد سنگسار در جامعة ديني ۷۲ فصل هشتم ـ نقد عرفان اجتماعي ۸۰ فصل نهم ـ سکولاريسم و اسلام ۹۲ فصل دهم ـ جهانی شدن ارزش ها و پايان نوستالژي ۹۷ فصل يازدهم ـ جايگاه دين در جامعة مدرن ۱۰۶ فصل دوازدهم ـ اسلام و تجدد پس از آتاتورک ۱۱۱ فصل سيزدهم ـ مسلمان «سکولار» چه کسی است؟ ۱۱۶ فصل چهاردهم ـ روشنفکران دينی و تبعيض ۱۲۷ فصل پانزدهم ـ به اسم دموکراسی: اعترافات تلويزيوني ۱۴۷ فصل شانزدهم ـ روشنفکران در تبعيد ۱۵۶ فصل هفدهم ـ از اصلاحات تا انقلاب ۱۶۹ فصل هجدهم ـ گوريل ها و ليبرال ها ۱۷۸ فصل نوزدهم ـ جنبشی برای تأسيس جمهوري؟ ۱۸۷ فصل بيستم ـ پيشگفتار رسالة الهی ـ سياسي (اسپينوزا) ۱۹۴
100,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
318,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسهای منظوم بر وزن «فَعولُن فعولن فعولن فَعَلْ/ فَعولْ»، در بحرِ مُتَقارِبِ مثمَّنِ محذوف و دربرگیرندهٔ نزدیک به ۵۰٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگترین و برجستهترین سرودههای حماسیِ جهان است که سرایشش دستآورد دستکم سی سال کار پیوستهٔ این سخنسرای نامدار ایرانی است. موضوع این شاهکار ادبی افسانهها و تاریخ ایران از آغاز تا حمله اعراب به ایران در سدهٔ هفتم میلادی است که در چهار دودمان پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده میشود.
هنگامی که زبان دانش و ادبیات در ایران زبان عربی بود، فردوسی، با سرودن شاهنامه با ویژگیهای هدفمندی که داشت، زبان پارسی را زنده و پایدار کرد. یکی از بنمایههای مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده کرد، شاهنامهٔ ابومنصوری بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در جهتگیری فرهنگ فارسی و نیز بازتابهای شکوهمندی در ادبیات جهان داشتهاست و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کردهاند.
شاهنامه بزرگترین کتاب به زبان پارسی است که در همه جای جهان مورد توجه قرار گرفته و به بسیاری از زبانهای زندهٔ جهان بازگردانی شدهاست. نخستین بار در سال ۶۰۱ خورشیدی بنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی برگرداند و پس از آن بازگردانیهای دیگری از این اثر، ازجمله بازگردانیِ ژول مُول به فرانسوی، انجام گرفت.
شاهنامه (کتاب شاهان) که ابوالقاسم فردوسی نه تنها یک شاهکار ادبی به شمار میآید، بلکه کتابی است که در طول قرنها شناساننده ایران و ایرانیان و پاسدار زبان فارسی بوده است. این اثر را که در بیش از ۵۰ هزار بیت سروده شده، از بلندترین منظومههایی میدانند که تا کنون نویسندهای به تنهایی خلق کرده است. حماسه شاهنامه تنها درباره یک رویداد مشخص یا سفری خیالی، داستانی عاشقانه یا هماوردی دو فرمانروا نیست، آن گونه که در بیشتر حماسههای ملی میبینیم. البته این اثر از همه اینها که گفتیم سرشار است، اما در واقع موضوع اصلی این منظومه حماسی را باید سرشت و روح ایران دانست. گرچه ایران باستان موضوع اصلی شاهنامه به شمار میآید، پیام آن از محدوده زمانی خاص فراتر میرود و در موارد بسیار به نظر میرسد که برای کل بشریت سروده شده است.
برای آگاهی از اهمیت کار سترگ فردوسی، شناخت زمینهای که این اثر در آن سروده شد، بسیار مهم است. پس از تصرف ایران به دست عرب ها در قرن هفتم میلادی و سقوط امپراتوری ساسانی، یکی از تاریکترین دوره های تاریخ ایران آغاز شد. در سلطه اشغالگران خارجی بر ایران، پیروان دین یکتاپرستی زردشتی، دین بومی ایرانیان، آزارها دیدند؛ کتابخانه ها سوزانده شد و زبان فارسی در برههای که خود ایرانیها از آن با عنوان "دو قرن سکوت" یاد میکنند، به شدت منع شد. اسلام به مثابه نظامی جدید در این دوره حکمفرما شد و عربی زبان فرمانروایان نورسیده ایران، و زبان فارسی، همانند دین زردشتی و مجموعه فرهنگ بومی ایران، در معرض خطر نابودی قرار گرفت. برخی ایرانیان بر یوغ اشغالگران گردن نهاندند و کوشیدند در ساز و کار غریب دنیای جدید جایگاهی برای خود بیابند و گروهی دیگر بر آن شدند که ایستادگی کنند.
پیش از این، خراسان، زادگاه فردوسی، در شمال شرق ایران، خاستگاه خیزشهای مردمی علیه اشغالگران بود. در حکمرانی سامانیان، مردمان این سرزمین شاهد احیای فرهنگ فارسی بودند. سامانیان نام سلسلهای است که از ۸۱۹ تا ۱۰۰۵ میلادی فرمانروایی میکردند و مرکزشان در بخارا بود، شهری که امروزه در ازبکستان واقع است. شاعرانی مانند رودکی از نخستین سرایندگانی بودند که پس از این "دو قرن سکوت" به زبان فارسی جدید سرودند. این زبان صورت تحول یافته فارسی میانه بود که در دوره ساسانیان رواج داشت.
هنگامی که فردوسی کار سرایش شاهنامه را آغاز کرد، دو نسخه دیگر از آن در دست بود. دقیقی شاعر قرن دهم میلادی نزدیک به ۱۰۰۰ بیت از کتابش خداینامه را براساس کتابی که امروزه آن را شاهنامه ابومنصوری- برگرفته از نام حامی آن- مینامیم سروده بود. اما دقیقی پیش از آن که بتواند آفریننامهاش درباره ایران را به پایان برد به دست یکی از بردگانش کشته شد. فردوسی کار سرایش و تکمیل شاهنامه را از آنجا که دقیقی ناتمام رها کرده بود ،با پشتیبانی حامیان سامانی ، آغاز کرد. فردوسی کار دقیقی را نیز قدر نهاد و ابیاتی که او سروده بود در شاهنامهاش آورد.
ویژگی کتاب:
عنوان: شاهنامه ویرایش ژول مول
زبان: فارسی
سراینده: ابوالقاسم فردوسی
ویراستار: ژول مول
سال چاپ: ۱۳۶۳
نوبت چاپ: سوم
تعداد صفحات: ۲۴۳۷
قطع: جیبی در ۸ جلد
ابعاد: ۱۰۳ در ۱۸۰ در ۱۲۰ میلی متر
وزن: ۱۴۰۰ گرم
درباره ویراستار:
ژول مول (به فرانسوی: Jules Mohl) (به آلمانی: Julius von Mohl)، (زادهٔ ۲۵ اکتبر ۱۸۰۰ در اشتوتگارت - ۴ ژانویهٔ ۱۸۷۶ در پاریس)، خاورشناس آلمانی با تابعیت فرانسوی، متخصص در زبان و ادبیات فارسی، مصحح شاهنامه فردوسی و مترجم شاهنامه به نثر فرانسوی است.
ژول مول کاری بزرگ و استادانه را به انجام رسانده است. جمعآوری، ویرایش و ترجمهی کامل حماسه فردوسی بزرگ به زبان فرانسه.
او سفارش رسمی این کار را در ۱۸۲۶دریافت کرد و نزدیک ۵۰سال برای انجامش وقت گذاشت.اولین مجلد شاهنامه در۱۸۳۶منتشر شد و هفتمین و آخرین مجلد آن در ۱۸۷۸ پس از در گذشت او توسط پاونیه دومنار شاگرد پیشین و جانشینش بر کرسی زبان فارسی در کولژ دوفرانس منتشر شد.
اما ترجمۀ او بدون کار جمع آوری متن شاهنامه امکان پذیر نمی شد و او به عنوان متن شناس نسخ مختلف موجود در کتابخانۀ سلطنتی پاریس، کتابخانۀ کمپانی هند شرقی، موزۀ بریتانیا و کتابخانه آکسفورد را بررسی و مقایسه کرد.
چاپخانه سلطنتی فرانسه همه مجلدهای شاهنامه را به طرز نفیسی به صورت دوزبانه منتشر کرد که متن فارسی فردوسی و متن فرانسه مول را در برابر دیدگان خوانندگان قرار می دهد. این متن بر روی سایت ادارۀ ملی فرانسه قابل دیدن و دانلود هست.
ژول مول تحصیلات خود را در رشتهٔ فلسفه در دانشگاه توبینگن در آلمان به پایان رسانید و به درجهٔ دکتری نایل شد. در سال ۱۸۲۳ به فرانسه رفت و در مدرسهٔ زبانهای شرقیِ پاریس وارد شد، و به تحصیل زبان و ادبیات فارسی زیر نظر سیلوستر دوساسی و آبل رموزا پرداخت.
بین سالهای ۱۸۲۶ تا ۱۸۳۳ عنوان استادیار فلسفه در دانشگاه توبینگن را داشت، اما اجازه داشت که در خارج از آلمان به مطالعه و تحقیق بپردازد. او همچنان به مطالعه در زبان و ادبیات فارسی در مدرسهٔ زبانهای شرقیِ ادامه داد و چندی بعد تابعیت فرانسه را گرفت. ژول مول به آثار شعرای طراز اول ایران همچون فردوسی و سعدی و حافظ توجه بسزایی داشت و از مطالعهٔ آنها در کار تدریس زبان و ادبیات فارسی الهام میگرفت.
از سال ۱۸۴۰ به دبیری انجمن آسیایی پاریس منصوب و بعداً به ریاست آن برگزیده شد. در سال ۱۸۴۴ به عضویت فرهنگستان کتیبهشناسی و زبانهای باستانی فرانسه انتخاب شد. در همین سال بهعنوان استاد زبان و ادبیات فارسی در کولژ دو فرانس انتخاب گردید و مدت سی سال در این کرسی به تدریس اشتغال داشت و شاگردان برجستهای تربیت کرد.
در سال ۱۸۲۶ ژول مول ازطرف دولت فرانسه مأمور شد که شاهنامهٔ فردوسی را به زبان فرانسوی ترجمه کند. او از این تاریخ تا پایان عمر در ۱۸۷۶، یعنی به مدت جهل سال، با عشق و علاقه مشغول تصحیح دقیق متن فارسی و ترجمهٔ آن به زبان فرانسه شد. در سال ۱۸۳۸، با انتشار اولین جلد از ترجمهٔ شاهنامه، ستایش همگان را برانگیخت. در سالهای بعد بهتدریج جلدهای بعدی را منتشر کرد، ولی عمرش کفاف نداد و نتوانست آخرین جلد را بهپایان ببرد. باربیه دومنار (به فرانسوی: C. Barbier de Meynard)، شاگرد او و یکی از مترجمان بوستان سعدی، کار ترجمهٔ جلد آخر را بهپایان رساند و آن را در ۱۸۷۸ منتشر کرد.
شاهنامهٔ ژول مول با استفاده از ۳۵ دستنویس موجود در اروپا (۸ نسخه از کتابخانهٔ ملی پاریس، ۱۳ نسخه از دیوان هند، ۵ نسخهٔ ملکی خودِ مول، و نسخههایی از مجموعههای خصوصی) و همچنین با مراجعه به سایر مثنویهای حماسیِ فارسی فراهم آمدهاست، و بعد از گذشت بیش از یک قرن، هنوز متن نسبتاً کمغلطی بهشمار میرود و همیشه مورد مراجعه و استناد محققان بودهاست.
ژول مول مقدمهٔ مفصلی هم بر شاهنامه نوشتهاست که تا پیش از تحقیقات جدیدتر در قرن بیستم، مهمترین اثر پژوهشی دربارهٔ شاهنامه و فردوسی، و متداولترین مرجع برای بسیاری از خاورشناسان بهشمار میرفت.
فراتر از بودن "داستانی است براساس خاطرات که طی آن راوی از گذشتهها و روزهای خوش زندگی پیشین سخن میگوید .
53,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
فراتر از بودن "داستانی است براساس خاطرات که طی آن راوی از گذشتهها و روزهای خوش زندگی پیشین سخن میگوید .راوی مردی است که همسرش "ژیسلن "را از دست داده و به نوعی در این نوشتهها با او به گفت و گو مینشیند و با صمیمیت تمام از زندگی بیپیرایه او یاد میکند، همچنین از عشقی سخن میگوید که مرگ سبب نابودی آن نشده است ."
خود او می گوید: «هر یک از کتابهایم تابلوی است از یک گوشه زندگیم.» من دوست دارم در کتابهایم «زندگی» را نقاشی کنم، «هستی» را بسرایم، «عشق» را بنوازم، «مرگ» را رنگ آمیزی کنم، «تقدس» را به آواز درآورم.
گزیدهای از متن كتاب:
برای آن که کمی، حتی شده کمی زندگی کرد، دو تولد لازم است. تولد جسم و سپس تولد روح. هر دو تولد مانند کنده شدن هستند. تولد اول بدن را به این دنیا میافکند و تولد دوم روح را به آسمان. تولد دوم من زمانی بود که تو را دیدم.
من با از دست دادن تو، همه چیز را دست دادم و بابت این فقدان از تو ممنونم.
همواره به دنبال آن هستم که در همه چیز – حتی در بدترینها – قابل تمجید و ستایش بیابم.
در حقیقت درباره تو مینویسم، تو یک مادر بی نقص هستی و من تاکید میکنم: مادر بی نقص، مادری است مانند تو، تمام عشقش را بدون حسابگری و بی آن که انتظار جبران داشته باشد میبخشد و به خصوص، مادر بی نقص فقط برای فرزندانش زندگی نمیکند. عشقهای دیگری را هم تجربه میکند. میتوان گفت بهترین مادرها کسانی هستند که فراموش نمیکنند که در عین مادر بودن به همان اندازه همسر، معشوق و فرزند هستند.
سخنرانی گلایه ناشنیدنی است. در آن اثری از عشق نیست. گلایه سر و صدایی بیش نیست، تکراری است خشمآلود، من، من، من و باز هم من.
اگر فقط دو کلمه برای توصیف تو در اختیار داشتم ،این دو کلمه را انتخاب میکردم: "دل خراشیده و شاد" و اگر فقط یک کلمه در اختیار داشتم ،آنی را انتخاب میکردم که این دو کلمه را با هم در بر داشته باشد: "دوست داشتنی". این کلمه خیلی به تو میآید،درست مانند روسریهای ابریشمی آبی که به دور گردنت میبستی یا مانند خنده ی چشم هایت وقتی کسی آزارت میداد.
اطلاعات بیشتر در باره کتاب:
عنوان کتاب: فراتر از بودن و موتسارت و باران
نویسنده: کریستین بوبن
برگردان: نگار صدقی
ناشر: ماه ریز
شابک: ۹۷۸۹۶۴۷۰۴۹۰۵۴
سال نشر: ۱۳۹۰
تعداد صفحات کتاب: ۱۳۶ صفحه
دسته بندی: رمان (برگردان فارسی)
درباره نویسنده:
کریستین بوبن، نویسنده فرانسوی زاده ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ است. او پس از تحصیل در رشته فلسفه به نویسندگی روی آورد و تاکنون بیش از ۳۰ اثر از او منتشر شدهاست. کودکی، عشق و تنهایی دستمایه خلق آثار اوست. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوستهاند، هر یک تصویر دیگری را روشن ساخته و در کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل میدهند. برای او تجربههای ساده زندگی ـ کودکی، عشق، تنهایی ـ دستمایه خلق آثاری عاشقانهاست. بوبن بیش از آن که به مضامین و کلمات اهمیت دهد، به آوا و لحن کلام میپردازد؛ با این حال نوشتههای او سرشار از اندیشهاند. اندیشهای که از زندگی عاشقانه اش و از عشقش به زندگی سرچشمه میگیرد. برای بوبن نوشتن، سراییدنِ آواهاست.
اندیشههای ابوالحسن خرقانی
53,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
جوانمرد نام دیگر تو، عرفان نظرآهاری
Chivalrous is your other name by Erfan Nazar Ahari
عرفان نظرآهاری (-۱۳۵۳) در «جوانمرد نام دیگر تو» به بازنویسی اندیشههای ابوالحسن خرقانی به سبک و سیاقی خلاقانه میپردازد؛ روایتی که در تذکرهالاولیای عطار از آن یاد شده است. این اثر موفق به دریافت لوح سپاس از جایزه ی ادبی جعفر پایور شد.
اندیشمندان عارف ایران دو نوع آثار داشتند آثاری در تصوف و آثاری در جوانمردی. نوشتههای تصوف جنبه نظری داشت، به رابطه بین انسان و خدا و راههای شناخت آن تمرکز داشت، بیپرواتر بود، آشکارا شطحیات بکار میبردند و مخاطب آنها خواص بودند. نوشتههای در باب جوانمردی که فتوتنامه نامیده میشد و بیشتر جنبه کاربردی، زبانی پرواگرایانه داشت و مخاطب آنها تودهها بودند.
جوانمردان پیشهوران گوناگون بودند که در انجمنهای فتوت گرد میآمدند برای خودسازی، بهبود اخلاق شغلی و وجدان کاری و حمایت از افراد ضعیف و نیازمند میکوشیدند.
جوانمردان در خانقاه، لنگر، زاویه و زورخانه جمع میشدند و در ضمن فراگیری آئین جوانمردی به ورزشهای مختلف باستانی ایرانی بهویژه کشتی میپرداختند. آنها با خودسازی روحی و جسمی هم با متجاوزان خارجی و هم با روحانیون و متشرعان همدست با خداوندان زر و زور داخلی مبارزه میکردند.
بسیاری از جوانمردان خود را پیرو قصاب آملی میخواندند و پهلوان محمود خوارزمی یکی از بزرگترین پیشوایان جوانمردی است.
کتاب جوانمرد نام دیگر تو در واقع فتوتنامه کردن اندیشههای ابوالحسن خرقانی است و در بخشی از این اثر میخوانیم:
زمین وزمان را میگردم در جستجوی جوانمرد. کاروانسرهای خشتی وجادههای سنگی و کوچههای خاکی را میگردم، در جستجوی جوانمرد. سر محلهها و زیر گذر بازارچهها و گود زورخانهها و پستوی خانهها را میگردم در جستجوی جوانمرد. حجره پیشه وران و خانقاه صوفیان و خیمه سپاهیان را میگردم، در جستجوی جوانمرد. میگردم و میروم، آنقدر تا به عیاران میرسم؛ نه به این عیار که معنایش چابک و چالاک است؛ به آن«ایار» میرسم که نامش از یار میآید و مرامش از یاری. آن ایار که به نار سوگند میخورد و به مهر و به ماه. آن ایار برخاسته از آیین مهر و میترا. شگفتا که این جوانمرد تا کجا دور رفته است. پدرم مردی بازارگان بود. گوگرد پارسی به چین میبرد و کاسه چینی به روم. دیبای رومی به هند میبرد و پولادهندی به حلب. آبگینه حلبی به یمن میبرد و برد یمانی به پارس. در نیمه شعبان دشت، عیاران به کاوانش زدند، سکههایش را بردند، گوگردش را به باد دادند، دیبای رومیاش را دریدند و آبگینههایش را شکستند. دست و دهانش را بستند و برهنه رهایش کردند.
جوانمردا! چندان كه توانی از مال و جاه و از قلمرو زبان از هیچ كس دریغ مدار كه وقت آید كه خواهی خیری كنی و نتوانی. روایت آغازین كتاب "جوانمرد نام دیگر تو" كه دارای چهل روایت است، به معنای جوانمردی میپردازد و پیشینه آن را به عیاری (ایاری) میرساند و به آیین مهر و میترا. سپس از صفاریان و حكومت آنها میگوید و گروههای دیگری كه خود را جوانمرد میدانستند، همچون اخیان و لوتیان و جوانمردانی مانند جوانمرد قصاب و شیخ ابوالحسن خرقانی و ...
در روایت پایانی كه بهشتیان چشم به راه باز شدن دروازه بهشت اند تا وارد آن شوند، نخستین كسی كه به او راه میدهند، جوانمرد است كه از حكمت به شفقت میرسد و همه چیزهای خوب را برای دیگران میخواهد. اما جوانمرد بهشت را و نوبت نخست آن را نمیپذیرد و از پاداشهای گوناگون تنها خشنودی خدا را برمیدارد و بهشت و نوبت اول را نیز به دیگران میبخشد. همه روایتها درقالب قطعههای ادبی، آموزههایی عرفانی درباره شناخت خدا، راههای گوناگون رسیدن به خدا، كرامت و بخشندگی، غم دیگران خوردن، تهی كردن دل و ذهن از تعلق و مرگ در خود دارند. تصویرها و نشانههای گرافیكی و رنگ صفحهها با درونمایه و موضوع كتاب سازگارند. نویسنده در این كتاب از كاربرد كلیشههای مربوط به موضوع دین و عرفان پرهیز كرده است و به مخاطب امكان میدهد با نگرشی نو و حساسیت بیشتر به خدا و بندگان خدا بیندیشد.
اطلاعات بیشتر:
دسته بندی: عرفان، تصوف، جوانمردی
تعداد صفحات: ۶۴ صفحه
شابک: ۹۷۸-۹۶۴-۶۱۸۱-۹۳-۹
تاریخ انتشار: ۱۳۹۵
درباره نویسنده:
عرفان نظرآهاری نویسنده و شاعر کودکان و نوجوانان، سال
۱۳۵۳ در تهران زاده شد. او کارشناس ادبیات انگلیسی است. مدرک دکترای خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی دریافت کرده و هم اکنون دانشجوی دوره دکترای تاریخ فلسفه است.
نظرآهاری درسال ۲۰۰۱ برگزیده نخست کنگره شعر زنان شد و «پشت کوچه های ابر» اثر این نویسنده به عنوان برگزیده جشنواره کتاب کانون پرورش فکری
کودکان و نوجوانان انتخاب شد.
آثار متعددی از او منتشر شدهاست که از آن جمله میتوان به: قلبی بزرگتر از جهان، وای اگر پرندهای را بیازاری، من بیابان همسرم باد، دو روز مانده به پایان جهان، روی تخته سیاه جهان با گچ نور بنویس، در سینهات نهنگی میتپد، پیامبری از کنار خانه ما رد شد، لیلی نام تمام دختران زمین است، جوانمرد نام دیگر تو، من هشتمین آن هفت نفرم، چای با طعم خدا و … اشاره کرد. کتابهای او به زبان انگلیسی فرانسه، ترکی، کردی، عربی، ژاپنی، ایتالیایی، آلمانی، سوئدی، و هلندی … ترجمه شده. وی تا کنون جوایز بسیاری را از آن خود کردهاست، از جمله:[جایزه ادبی پروین اعتصامی، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه کتاب فصل ... و نیز لوح افتخار دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ibby) در اسپانیا. او یکی از نویسندگان کتاب (داستان صلح) است که در کره جنوبی به چاپ رسیده است این داستان تاکنون به ۱۰ زبان ترجمه شدهاست و به صورت موسیقایی با آهنگسازی محمد نصرتی منتشر شدهاست. این اثر موسیقایی مورد حمایت یونسکو است. نظرآهاری هماکنون به تدریس در دانشگاهها و مراکز علمی و آموزشی مشغول است.
نظرآهاری نگارش پنج عنوان کتاب پژوهشی در ادبیات فارسی با موضوعهایی همچون: عشق، قناعت، عدالت طلبی و ستم ستیزی ارزش زندگی و مرگ و هستی را در پیشینهٔ خود دارد و آثار متعددی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان از او منتشر شدهاست، از جمله: راز مرواریدهای شهرزاد، در سینهات نهنگی میتپد، پیامبری از کنار خانه ما رد شد، لیلی نام تمام دختران زمین است، جوانمرد نام دیگر تو، من هشتمین آن هفت نفرم، دو روز مانده به پایان جهان، روی تخته سیاه جهان با گچ نور بنویس. او در سال ۲۰۰۱ برگزیده نخست کنگره شعر زنان شد و پشت کوچههای ابر اثر این نویسنده به عنوان برگزیده جشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتخاب شد. نظرآهاری هماکنون به تدریس در دانشگاهها و مراکز علمی و آموزشی مشغول است.
.جداییای زن و شوهری پس از هیجده سال زندگی مشترک که مسائل زیادی را برای هر دوی آنها آشکار میسازد
42,40 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
Vaniglia e cioccolato by Sveva Casati Modignani (in Persian)
مشخصات اثر
وانیل و شکلات: دو مزه متفاوت که با هم بسیار عجین هستند. همانطور که گاهی در عشق اتفاق میافتد. همانطور که برای پپه و آندرا اتفاق افتاد، که پس از هجده سال زندگی مشترک و سه فرزند عاشق یکدیگرند. اما یک روز جادو باطل میشود و زن نا امید و سرخورده از فرارهای گاه و بیگاه شوهر تصمیم به ترک وی میگیرد و او را با هزاران مشکل روزمره تنها میگذارد تا به تنهایی با آنها مواجه شود و آنها را حل کند. جداییای که مسائل زیادی را برای هر دوی آنها آشکار میسازد، و به آنان کمک میکند که خود را پیدا کنند و شخصیت فردیشان را جلا میبخشد.
گزیده متن كتاب:
آندرئای عزیز، نکبت زندگی من!
بارها تو را تهدید کردم که ترکت می کنم و هرگز این کار را نکردم. اما اکنون می روم. خودت می دانی که در تصمیماتم کند اما مصمم هستم. در هجده سال زندگی مشترک به خودخواهی تو، به قدرتت در دروغ گفتن، به
ترس هایت و به ناپختگی کودکانه ات پی بردم. نمی خواهم بدانم چطور بدون من از پس مشکلات بر می آیی، با توجه به اینکه قادر به باز کردن یک قوطی آبجو نیز نیستی. اگر مایل به
ادامه ی زندگی باشی مطمئنا یاد خواهی گرفت که از خودت، سه فرزندمان و باغ وحشی که اسمش را خانه گذاشته ایم مراقبت کنی...پس از هجده سال زندگی مشترک دیگر برایم جاذبه ای نداری. چطور می توانستم تصور کنم
مردی که عاشقش بودم فقط یک پسر بچه است. بچه ای که از بزرگ شدن اجتناب می کند.
دستهبندی : داستان جهان
: داستان های ایتالیایی قرن ۲۰
ازووا کاساتی مودینیانی
لیلا صدری و شهلا ارژنگ
: البرز
: رقعي
: ۱۳۹۷
: ۹
: ۱۴.۱
: ۲۱.۳
: نرم
: ۵۶۸
31,80 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
موضوع کتاب:
این کتاب اولین بار در سال۱۳۷۹ برگزیده جشنواره قلم زرین شده است .
روی ماه خداوند را ببوس در حقیقت داستان شک به چیستی وجود انسان و خداست، داستان زندگی مردی که در مورد خودش و خدایی که تا چندی قبل می شناخته دچار شک وتردید می شود. این کتاب رمانی است واقعیت گرا، در بیست بخش، که درونمایه از نوع عقاید و مبتنی بر جدل است. نگاه نویسنده به مسئله خداوند در ادبیات، فلسفه و عرفان ما نگاه جدیدی نیست اما در داستان نویسی با توجه به شیوه پردازش محتوایی آن نو به نظر می رسد. زاویه دید راوی است که انتخابی درست و به جا است زیرا که بر باورپذیری و حقیقت مانندی داستان می افزاید. نویسنده در این رمان افکار، دینی، معرفت شناسی، جامعه شناسی و… خود را با زبان شخصیت های داستان بیان می کند که بر پایه سه محور اساسی: شک، عدم قطعیت، تنهایی، بنیان نهاده است. شک مثل آنچه را که نباید نادیده گرفت، دغدغه اصلی نویسنده، یعنی خدامحوری و تفکر و اندیشه ایمان و تقدس و تلاش انسان برای کشف خود و کشف معنا و خدا، در داستان است که حتماً دارای ارزش فوق العاده است. و به خاطر این امر باید از نویسنده تشکر کرد. این رمان در حقیقت جزء آن دسته از داستانهایی است که روح دردمند یک انسان از خودبیگانه را به خویشتند خویش باز می گرداند و انتظام می بخشد.
در داستان این کتاب یونس دانشجوی دکترای پژوهشگری اجتماعی است که برای تز دکترا در حال تحقیق و جستجوی دلیل جامعه شناختی خودکشی دکتر جوانی به اسم پارسا است. پارسا دکترای فیزیک داشته و سالها بر روی مفاهیم ریاضی انسانی تحقیق و مطالعه داشته و هیچ مشکل عمده ای که دلیلی برای خودکشی باشد هم نداشته . در میان شخصیتهای داستان جولیا همسر مهرداد -که در آمریکاست و دچار بیماری شده است- هم دچار چنین سؤالهای پیچیده فلسفی می باشد و البته پرسشهای جولیا قدری عمیق تر و ژرف تر است. یک نکته بسیار مهم در این رمان این است که برخی شخصیتها به نوعی گرفتار چنین پرسشهای معرفتی هستند و برخی دیگر به این پرسشها پاسخ داده اند. «جولیا»، «یونس» به این باور نرسیده اند که که خدایی هست و دنیا دارای هدف متعالی است. علیرضا «دوست یونس» و «سایه» به چنین معرفت و شناختی دست پیدا کرده و عمیقاً باور دارند. به همین دلیل تقابل و کشمکشها در این خصوص وجود دارد و سیر رویدادها را هم همین بحث عمیق جهت می دهد. از نظر محتوا اهمیت این نوشته از این است که مسئله بسیار عمیق انسانی و الهی را به ساده ترین شکل ممکن و بدون تعقید است و دشواریهای ساختاری و معنایی اثبات می کند و لازمه چنین عملکردی تسلط به هنر نوشتن داستان است. در این داستان عشق به زیبایی تعریف و حتی تفسیر شده است. عشق به هم نوع (انسان به انسان) اگر حقیقی و برای آگاهی باشد بسیار وسیع و پهناور است و صد البته اگر انسان عاشق خود را به عظمت عشق گسترده نکند بدون شکل برایش شکننده خواهد بود. در این رمان شخصیت دکتر محسن پارسا که خودکشی کرده است قابل درنگ و تأمل می باشد. برابر آیات قرآنی و احادیث خداوند از روح خود در انسان دمیده است بنابراین انسان که اشرف موجودات است شمه ای از وجود متکامل خداوند است بنابراین عشق زمینی (با تأکید بر حقیقی بودن آن) می تواند نمود عشق الهی باشد.
روی ماه خداوند را ببوس نظر بسیاری از فعالان حوزه ادبیات داستانی، تاکنون موفقترین کار مصطفی مستور است. کاری که هم توانست مخاطب عام را جذب کند و هم مخاطبان خاص را با خود همراه سازد. دغدغه های اجتماعی و آنچه که در ساختار کلی زندگی مردم شهرنشین می گذرد عمده ذهنیت این نویسنده را تشکیل می دهد، ذهنیتی که در اغلب آثار او مشهود است .
گزیده متن كتاب:
خداوند برای هر کس همان قدر وجود داره که او به خداوند ایمان داره
اگه ابراهیم برای تکمیل ایمانش محتاج معجزه بازسازی قیامت بر روی زمین بود یا موسی محتاج تجلی خداوند بر طوره علی (ع ) لحظه ای در توانایی و اقتدار خداوندش تردید نکرد و هموار می گفت اگر پرده ها برچیده شوند ذره ای بر ایمان او افزوده نخواهد شد . خداوند علی (ع ) بی شک بزرگ ترین خداوندی است که می تواند وجود داشته باشه .
این سخت ترین کاریه که کسی می تونه در تمام زندگی اش انجام بده . وای یونس کشتن عشقی به خاطر عشق دیگه خیلی سخته . چرا مرا به اینجا کشوندی ؟ یونس تو حق نداشتی با من این کار رو بکنی . تو حق نداشتی منو عاشق بکنی و بعد همه چیز رو به هم بریزی
گفتم "دوستت دارم " و تو دیگر نفس نکشیدی و روح من از تپش ایستاد . گفتم نکند تو رو کشته باشم ؟ نکند من مرده باشم ؟پس روحم را از روی تو برچیدم اما تو نبودی . غیب شده بودی . گفتم که سحر نمی دانم.
چه با شتاب آمدی ! گفتم برو ! اما نرفتی و باز هم کوبه در رو کوبیدی . گفتم : بس است برو ! گفتم اینجا سنگین است و شلوغ . جا برای تو نیست .اما نرفتی . نشستی و گریه کردی ان قدر که گونه های من خیس شد . بعد در رو گشودم و گفتم نگاه کن چه قدر شلوغ است ! و تو خوب دیدی که انجا چه قدر فیزیک و فلسفه و هنر و منطق و کتاب و مجله و روزنامه و خط کش و کامپیوتر و کاغذ و حرف و حرف و حرف و تنهایی و بغض و یاس و زخم و دل تنگی و اشک و آشوب و مه و مه و مه و تاریکی و سکوت و ترس و اندوه و غربت در رهم ریخته بود و دل گیج گیج بود . و دل سیاه و شلوغ و سنگین بود . گفتی اینجا رازی نیست ؟ گفتم : راز ؟ گفتی : من امدم .
وقتی طلوع کردی من ان بالا بودم پشت شیشه . محو تو . اخ که گاهی پایین چه قدر بهتر از بالاست ! تو نمی دانستی من چه بازی غریبی را شروع
کرده ام . تو ان پایین مثل یک حجم ابی می درخشیدی و من به هر چه رنگ ابی بود حسودی ام می شد ...........
و تو هنوز نمی دانستی من چه بازی غریبی را شروع کرده ام .
مشخصات اثر:
دستهبندی: داستان ایران
عنوان: روی ماه خداوند را ببوس
موضوع: داستان های فارسی قرن ۱۴
نویسنده : مصطفی مستور
ناشر: نشر مرکز
قطع: رقعی
نوع جلد: شومیز، نرم
سال انتشار: ۱۳۹۶
عرض: ۱۴.۵
ارتفاع: ۲۱.۲
تعداد صفحات: ۱۱۴
وزن: ۲۰۰ گرم
درباره نویسنده:
مصطفی مستور در ۱۳۴۳ در اهواز به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۶۷ در رشتهی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتي اصفهان فارغالتحصیل شد و دوره
كارشناسی ارشد را در رشتهی زبان و ادبيات فارسی در دانشگاه شهيد چمران اهواز گذراند.وی هم اکنون ساکن اهواز میباشد.
مصطفی مستور نخستین داستان خود را با عنوان دو چشمخانه خیس در سال
۱۳۶۹ نوشته و در همان سال در مجلهٔ کیان به چاپ رساند. وی نخستین کتاب خود را نیز در سال ۱۳۷۷ با عنوان عشق روی پیادهرو شامل ۱۲ داستان کوتاه به چاپ رساند.
رواداری: روند شکل گیری، ژرفش و نهادینه شدن در غرب، احد قربانی دهناری
The Process of the Formation, Development and Institutionalization of the Tolerance in West by Ahad Ghorbani Dehnari (in Persian)
106,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
رواداری: روند شکل گیری، ژرفش و نهادینه شدن در غرب، احد قربانی دهناری
The Process of the Formation, Development and Institutionalization of the Tolerance in West by Ahad Ghorbani Dehnari (in Persian)
موضوع کتاب: تاریخ و چگونگی شکلگیری رواداری در غرب
چکیده کتاب: غرب دوران سخت و ویرانساز جنگهای مذهبی، تفتیش عقاید و عدمتحمل مذهبی و سیاسی را با پرداخت بهائی بهغایت گزاف تجربه کرد. برای پیروز شدن براین مشکلات صاقتفرسا عده زیادی آستین بالا زدند: فلاسفه، متکلمان، دانشمندان، سیاستمداران، نویسندگان، شعرا، رهبران مذهبی، احزاب، سازمانها و تودههای آزادیخواه.
در این نوشته سعی شد تا ابعاد گوناگون و گسترده این مبارزه نشان داده شود. چگونه این مبارزان کوشیدهاند تا روادری را تعریف کنند و حد و مرز آن را بیابند؟ چگونه آنرا در شکلها و روشهای گوناگون تبلیغ و ترویج کردهاند تا در اعماق جامعه نفوذ کند و ملکه همگان شود؟ چگونه آنرا در کتابها، رسالهها، اعلامیهها و قوانین مختلف تدوین کردند و کوشیدند در سیستم سیاسی و حقوقی جامعه نهادینه کنند؟
این نوشته نگاهی دارد به اندیشه رواداری وتطور آن درتاریخ اروپا و امریکا. همچنین، تلاشی دارد برای جمع بندی و دریافت رهنمود.
عنوان اصلی: رواداری
عنوان فرعی: روند شکل گیری، ژرفش و نهادینه شدن در غرب
نام نویسنده: احد قربانی دهناری
تاریخ چاپ: ١۳٩۲
محل چاپ: گوتنبرگ، سوئد
نوبت چاپ: نخست
ناشر: نشر ماز
قطع کتاب: ۱۵ در ۲۱ در ۳ سانتیمتر
تعداد صفحات: ۵۲۰
وزن کتاب: ۹۰۰ گرم
شابك:
ISBN 978-91-87269-00-4
نمایه. 5
چکیده 11
واژههای کلیدی.. 12
مقدمه. 13
تعریف رواداری.. 14
ناسازگارنمائی رواداری.. 21
پیشینه رواداری در مذاهب.. 22
۱ - دوران باستان. 25
اساطیر یونان: سرپیچی از خدا به خاطر انسان. 26
دولتشهرهای یونان: زادگاه دموکراسی. 27
هارمودیوس و آریستوژیتون. 29
پریکلس: رهبر دموکراسی آتن. 29
فرزانگان هفتگانه: رسوب در اعماق جامعه با کلمات قصار و پرسش و پاسخ. 30
تالس ملطی: نخستین مفسر عقلانی هستی. 33
آناکسیماندر: زمین دوار در فضا بدون هیچ تکیهگاه 35
هراکلیتوس: پنجه در پنجه خدایان المپ.. 36
فیثاغورس: جویای فروتن حکمت.. 37
دموکریت: مفسر مادی و ریاضتستیز هستی. 38
سقراط: مامای حقیقت.. 38
افلاطون: حکمت بیسیاست ناقص و سیاست بیحکمت باطل. 42
اپیکور: خردگرای خرافهستیز و توکلگریز. 43
ارسطو: ستایشگر فضیلت اعتدال. 46
آریستوفانس: نقد رفتار صاحبان قدرت و هجو قهر و جنگ... 48
پروتاگوراس: انسان معیار همه چیز. 48
استراتو: تاکید بر نیاز به پژوهش در کار علمی. 49
رواقیون: مبلغ برابری طبیعی انسانها 50
سوفسطائیان: تاکید بر قانون و تعلیم و تربیت انسان. 52
صلح روم 56
۲ - سده میانه. 59
ترتولیان: دفاع از مسیحیان تحت پیگرد 64
پلاگیوس: باور به آزادی اراده انسان. 65
جان اریگنا: خدا در همه چیز. 65
سیلوستر دوم: مبارزه با فساد کلیسا 66
پیر آبلار: ستایشگر خرد 66
یوآکیم فلورایی: مبشر دوران تفکر و آزادی روح. 67
رجر بیکن: مشوق پرشور تجربه. 68
منشور کبیر: آغازی برای محدود کردن قدرت شاهان. 68
توماس آکویناس: ستیز با بردهداری.. 69
رامون لیول: قربانی بهکارگیری خرد و برهان در دین. 70
دانته: سیاحت به راهنمائی عقل و عشق. 70
مارسیلیوس: پیشگام جدائی دولت و کلیسا 72
ویلیام اوکامی: دفاع از انسان مختار. 72
فرانچسکو پترارک: پیشگام انسانگرائی. 73
جیووانی بوکاچیو: ریشخند کلیسا تنگنظر و سرمایهداری حریص... 73
جان ویکلیف: مبلغ نافرمانی از رهبران فاسد دینی. 75
گیرت گروته: مبارزه با کلیسای فاسد و تبلیغ تقلید از مسیح. 76
جفری چاوسر: هجو ژرف فساد 77
کتاب پیروی از مسیح: فراخوانی به فداکاری و محبت.. 78
یرومی پراگی: تماس با خدا بدون میانجگیری کلیسا 80
یان هوس: قیام علیه فساد کلیسا و مرجعیت پاپ.. 80
یوهانس گوتنبرگ: صنعت چاپ، انقلابی در آموزش، اندیشه، سیاست و اقتصاد 81
سده پانزدهم 83
انسانگرائی: نبرد برای کرامت انسان. 83
نیکولاس کوسایی: وجود عنصر مشترک بین ادیان و مذاهب.. 84
ژان دارک: متهم به کفر و الحاد 84
لئوناردو داوینچی: صورتگر چیرهدست و پژوهشگر کنجکاو. 84
جان اسکلتون: هجو دربار و کلیسا 85
پیکو دلا میراندولا: مبشر عظمت انسان. 85
اراسموس: منتقد پیگیر استبداد کلیسا 86
ماکیاولی: تقدسزادئی سیاست.. 89
کوپرنیک: مدل خورشیدمرکزی منظومه شمسی. 91
توماس مور: معمار آرمانشهر نوین. 94
مارتین لوتر: پیشوای جنبش اصلاحات دین و رد معصومیت پاپها 95
نهضت اصلاح دین: رد اجتهاد کلیسا 100
فرانچسکو گویچیاردینی: نگارش تاریخ واقعگرایانه زندگی تودهها 102
بارتلمه دلاس کاساس: افشای نسلکشی سرخپوستان امریکا 103
اولریش زوینگلی: رد اقتدار روحانی کلیسا 104
هیو لاتیمر: عاشق فروتن حقیقت و عدالت.. 106
فرانسوا رابله: مذمت زاهدان و زراندوزان. 106
۳- سده شانزدهم 109
انقلاب علمی و زایش دانش نوین. 109
دوله اتین: تکفیر بخاطر ترجمه انجیل. 111
سروتوس میکائل: رد تثلیث.. 111
آندریاس وزالیوس: بنیانگذار کالبدشکافی. 112
سباستین کاستلیو: نبرد با تنگنظری هم کاتولیکها و هم کالوینیستها 114
توماس اِراستوس: لزوم نظارت دولت بر کلیسا 114
لابوئسی: قدرت مستبدان هدیهی تودهها به آنهاست.. 114
دو مانتن: مروج اندیشه نسبیتگرائی. 115
جورج وتستون: ضربه یک قلم دردناک تر از ضربه نیزه است. 115
میگل دو سروانتس: شرح دردهای تودهها و ریشخند بیمایگی رهبران جنگطلب.. 115
جیوردانو برونو: پیشگام فلسفه و دانش نوین. 116
صلح آوگسبورگ: بخشش آزادی به پیروان مذهب پروتستان. 123
فرانسیس بیکن: پیشگام روش پژوهش علمی. 123
ویلیام شکسپیر: زائر کهکشان احساسات انسان. 125
گالیله: پیشگام استقلال دانش از الهیات.. 129
کامپانلا: پشتیبانی از گالیلهی در بند از زندان. 136
کپلر: بنیانگذار نگرش خورشیدمركزی.. 136
رابرت بورتن: ضربت کلام عمیق تر و کاری تر از ضربت شمشیر است. 139
گروسیوس: حقوق بینالملل بر پایه حقوق طبیعی. 139
توماس هابس: مروج حاکمیت مطلق گیتیانه و آزادی فرد در برابر سلطۀ دولت.. 139
ژان بودین: توجیه سیاسی رواداری.. 143
یوهان آموس کومینوس: فرصت برابر برای زنان و مردان. 144
دکارت: سنجش خردمندانه به جای فرمانبرداری و پیروی کورکورانه. 145
نوزایی: انسان در مرکز توجه. 147
فرمان نانت: نخستین تضمین آزادی مذهب و حقوق شهروندی در فرانسه. 150
۳ - سده هفده میلادی.. 153
دوره روشنگری: انسان در مرکز توجه دانش، اندیشه، ادب و هنر. 154
جان میلتون: دفاع پرشور از آزادی و مخالفت با سانسور. 162
مولیر: وجدان آگاه بشریت.. 163
آنتونی فان لیوونهوک: رمزگشائی جهان کوچکها 164
ساموئل پوفندورف: پشتیبان پرشور نظریۀ حقوق طبیعی. 164
جان لاک: ویژگی دولت نوین و حقوق طبیعی انسان. 165
حقوق طبیعی: حقوق اجتنابناپذیر، نامشروط و تغییرناپذیر انسان. 167
اسپینوزا: نقد تاریخی ادیان ابراهیمی با تاکید بر عشق و عدالت.. 168
آیزاک نیوتن: کاشف قوانین حاکم بر حرکات زمینی و آسمانی. 172
ویلیام پن: مروج آزادی دینها و رواداری با سرخپوستان. 173
لایبنیتس: تلاش برای رفع روادارانهی اختلاف بین کاتولیکها و پروتستانها 174
پیر بایل: راهگشای رواداری و روشنگری.. 174
پیمان صلح وستفالیا: شناسائی حقوق برابر و یکسان همه کشورها 176
لا برویر: پذیرش سلیقه و احساسات دیگران. 178
سور خوآنا: بانوی اندیشمند که مردسالاری را به چالش میکشد 178
کریستین تومازیوس: تاکید بر استقلال بین اخلاق و حقوق. 180
ژان مسلیر: ناسازگاری شر با اندیشهی وجود خدای دانا و مهربان. 181
جاناتان سویفت: راوی آسیبپذیریهای انسان. 182
جووانی باتیستا ویکو: نقد عقل باوری و ریاضیات باوری دکارتی. 182
الکساندر پوپ: منادی گونهگونی ارتباط با خدا 184
انقلاب باشکوه انگلستان: تحدید قدرت پادشاه 184
قانون رواداری: آزادی اجرای مراسم عبادی.. 185
مونتسکیو: پاسداری از آزادی با جدائی و استقلال قوای دولتی. 185
ولتر: رواداری بهترین خصلت انسان. 188
۴ - سده هیجده میلادی.. 191
بنجامین فرانکلین: برق را از آسمان و شمشیر را از ستمکاران گرفت.. 192
کارل لینه: بنیانگذار نظام طبقهبندی گیاهان و جانوران. 194
جورج-لوئی لکرک کنت دو بوفون: اندیشه در چرائی و چگونگی شکلگیری حیات.. 195
لامتری: خرافات مذهبی مهمترین ابزار سرکوب اجتماعی. 196
دیوید هیوم: پیشگام تجربهگرائی. 196
فردریک دوم: شناسائی آزادی همه ادیان. 197
ژان ژاک روسو: مروج پرشور آزادی و برابری شهروندان. 199
دنیس دیدرو: اندیشیدن دشمن ایمان و ایمان بنیان ثروت وشهرت روحانیون. 202
کندیاک: رد فطری بودن دانش و تصورات انسان. 204
هلویتیوس: فضیلت راستین سیاسی است، نه مذهبی. 205
فراماسونری: تلاش در جدائی دین از سیاست.. 206
آدام اسمیت: بیشینه کردن بهرهوری با تقسیم کار و بازاز آزاد 207
دولباخ: مبارزه آشکار علیه خرافات و مذهب.. 209
ایسلا: افشای زندگی ریاکارانهی روحانیون و واعظان. 209
امانوئل کانت: تشویق انسان به شهامت از بهکارگیری عقل خویشتن. 210
ادموند بورک: انتقاد به انقلاب فرانسه در اوج امیدواری همگان به آن. 212
کاترین دوم: تلاش نافرجام برای اصلاح سیستم اداری، قضایی و آموزشی روسیه. 215
لسینگ: ترویج خردورزی، رواداری و انساندوستی. 216
موسی مندلسون: مبارزه برای حقوق یهودیان. 217
تامس پین: پشتیبان آزادی عقیده، لغو بردگی و برابری زن و مرد 217
سزار باکاریا: بنیانگذار کیفرشناسی انسانگرا و رد شکنجه و اعدام 218
ژوزف دوم: صدور منشور رواداری مذهبی. 222
جرمی بنتام: تأمین خوشی و نیکبختی برای اکثریت اعضای اجتماع. 222
کندورسه: مبارزه برای برابری زنان و مردان ونبرد با نژادپرستی. 223
توماس جفرسون: مبارزه برای تصویب منشور حقوق. 223
آنتوان لاووازیه: اندیشمندی بزرگ قربانی قهر کور. 224
گوته: راوی مبارزات نسل سنتستیز. 224
ماری ژان رولان: ای آزادی، چه جنایت ها به نام تو نمی کنند! 225
آناکارسیس کلوتس: جهانوطنی راهی به سوی سعادت آرمانی. 225
ویلیام گادوین: ستیز با منشاء قدرت سیاسی، دین، حکومت و ازدواج. 225
شیللر: مبلغ آزادی و کرامت انسان. 226
سن سیمون کلود: توزیع عادلانه ثروت.. 226
توماس کلارکسون: مبارز پرشور لغو بردهداری و بردهفروشی. 226
انقلاب آمریکا: انقلاب امیدها وانتظارات.. 227
اعلامیه حقوق دولت ویرجینیا: شناسائی حق شورش مردم در برابر بیکفایتی دولت.. 228
هومبولت: اصرار در نقش آزادی در رشد شخصیت انسانها 228
اعلامیه استقلال ایالات متحده امریکا 229
اعلامیه حقوق بشر و شهروند 230
ژرژ کوویه: راهگشای شناخت منشاء جهان، انسان و تکامل حیات.. 233
نووالیس: کاوشگر کهکشان راستین درون انسان. 233
استاندال: کاونده قلب آدمی. 233
انقلاب بزرگ فرانسه: قهری که امید به کرامت انسان را به دلشکستگی کشاند 235
منشور حقوق ایالات متحده آمریکا 239
هاینریش هاینه: کتابسوز سرانجام انسانسوز میشود 242
اگوست کنت: سفارش به نوعپرستی و غیرخواهی. 243
الکساندر پوشکین: کند و کاو در روان و رفتار پیچیدهی انسان. 245
برونسون الکوت: انزجار از تنبیه بدنی. 245
رُمانتیسم: خشم و اعتراض بر ضد بندگی انسان. 246
انوره دو بالزاک: رمزگشائی خصلتها و رفتارهای انسان. 249
۵ - سده نوزده میلادی 245
ویکتور هوگو: کاتولیک نه، آزاداندیش.. 246
ادوارد بولور لیتون: قلم از شمشیر براتر است. 248
رالف امرسون: پافشاری بر ماهیت ذهنی باورهای مذهبی. 249
لودویگ فویرباخ: خدا یعنی موجودیت خارجی بخشیدن به آگاهی درونی. 249
ژرژ ساند: لذت زندگی دوست داشتن و دوست داشتهشدن. 250
الکسی دو توکویل: لزوم تعادل در آزادی و برابری اجتماعی. 252
جان استوارت میل: پشتیبان پیگیر حریم خصوصی. 253
چارلز داروین: اثبات یگانگی نیای نژادهای سیاه و سفید 256
نیکلای گوگول: افشای تمام پلشتیهای.. 257
بلینسكی: هنر برای هنر، نه برای ارضای خاطر تزار و پاداشش.. 259
چارلز دیکنز: خلاقیت و نبوغ هنری در خدمت کودکان و مستمندان. 262
سورن کیرکهگارد: حقیقت فردی در برابر حقیقت مطلق. 264
هستیگرایی: انسان آزاد و خودآفرین. 266
هنری تورو: نافرمانی مدنی یک حق شهروندی.. 268
هریت بیچر استو: زنی کوچک آغازگر نبردی بزرگ.. 269
الکساندر هرزن: آزادی فردی به مثابه ارزش مطلق. 270
خواهران برونته: زندگی واحساسات زنان از دید زنانه. 271
جین آستن: روایت دغدغهها و مشکلات زندگی زنان. 271
ایوان تورگنیف: تصویری از زندگی دهقانان و روشنفکران روسیه. 271
جورج الیوت: از دختری روستائی و مذهبی تا زنی انقلابی و خداناباور. 272
گوستاو کوربه: وابسته به رژیم آزادی.. 273
هربرت اسپنسر: جامعه هرچه متکثرتر، منسجمتر. 274
نکراسف: پشتیبانی از زنان و رعایای وابسته به زمین. 275
داستایفسکی: کنکاوی در روان و روحیه انسان. 276
هرمنوتیک: تلاش برای فهمیدن یکدیگر. 280
گوستاو فلوبر: ترسیم چهره زنان پیشگام 283
لویی پاستور: گامی بزرگ در شناخت سبب بیماریها 283
شاندور پتوفی: سهم سربازان از جنگ فقر است یا مرگ.. 284
لرد بایرون: افتخار در خشک کردن اشک، نه در جاری ساختن خون. 285
آدولف باختین: مدافع پرشور یگانگی روحی بشریت.. 285
لئو تولستوی: شرمنده لذایذ ظالمانه 286
هنریک ایبسن: افشای گرگان در لباس میش.. 289
واقعگرایی: روایت عادت و اخلاق مردم 291
لوئیزا الکوت: پشتیبان حقوق زنان و بردگان. 293
ویلهلم دیلتای: رهائی علوم انسانی از یوغ علوم طبیعی. 294
مارک تواین: مبارزه با مشکلات زندگی با خنده وخوشبینی. 295
الیزابت گرت آندرسن:نخستین بانوی پزشک... 295
چارتیسم: مبارزه برای آزادی رای.. 296
آلفرد فویه: مبارزه برای سازگاری آرا 296
امیل زولا: تصویر موشکانه زندگی ناکامان. 297
آگوست ببل: مبارز پرشور حقوق زنان. 299
ادوارد هارتمن: سعادت فردی در گرو تعالی نوع بشر. 300
ویلیام جمیز: مروج پرشور کثرتگرائی. 301
روبرت کخ: افشای نقش ریزاندامگان. 302
فریدریش نیچه: نقد ژرف مقدسات، ارزشها، دین و اخلاق. 302
آگوست پالم: اصلاح از طریق آموزش نه محدویت قانونی. 306
آگوست استریندبری: آرامشخواهی یک انسان در زمانه ملتهب.. 306
ادوآرد برنشتاین: تقدم آزادی فردی و اجتماعی بر عدالت اجتماعی. 308
روساریو آکونیا: کند و کاو در ریشههای اجتماعی جرم و جنایت.. 311
اسکار وایلد: اثبات انسانیت از راه عشقورزیدن. 311
ژانماری گویو: آینده جهان بیدینی است.. 312
دانیل هال ویلیامز: بنیانگذار نخستین بیمارستان بدون تبعیض نژادی.. 313
زیگموند فروید: راهی به احساسات، افکار، تمایلات و خاطرات انسان. 313
سِلما لاگرلوف: مبارزه برای حق رای زنان. 316
توماس موت آزبورن: واز پیشگام اصلاح وضع زندانها 316
ادموند هوسرل: کارکرد فلسفه نه ساختن نظریههایى بزرگ بلکه توصیف دقیق ادراک ما از پدیدههاست.. 317
جان دیویی: بحث نکن، چارهای بیندیش! 319
آنتون چخوف: تماشاگر بزرگ زندگیهای کوچک... 322
یالمار برانتین: کشف حقیقت از راه داوری نه جنگ... 323
جین آدامز: مبارز حقوق شهروندی و صلح. 324
بندیتو کروچه: تاریج بشرتاریخ مبارزه برای آزادی است.. 325
آلیس هامیلتون: تاریج بشر مبارزه برای آزادی است.. 326
طبیعتگرایی: شناخت گیتی از طریق مشاهده، پژوهش، آزمایش، تفکر و واقعبینی، به دور از افسانههای دینی و تفسیرهای اساطیری.. 326
مارسل پروست: کند و کاوئی همهجانبه، ژرف و آگاهانه در ضمیر ناخودآگاه انسان. 328
برتراند راسل: ضرورت آموختن نوعی خوشقلبی، بزرگمنشی، سعهصدر و رواداری، برای تداوم حیات بشر روی زمین. 329
توماس مان: اراده معطوف به قدرت نابود کننده خلاقیت فردی انسان. 334
آلبرت اینشتین: عدم خشونت در حل مناقشات چون گاندی.. 338
اسوالد اشپنگلر:راوی زایش، اوجگیری و فروپاشی تمدنها 340
استفن تسوایگ: زنده سوزاندن یک انسان، پاسداری از مکتب نیست، قتل یک انسان است.. 341
جیمز جویس: کلیسای کاتولیک دشمن بشریت.. 344
کارل یاسپرس: ایمان به خدای غیردینی برای غلبه بر غرائز حیوانی انسان. 347
فرانتس کافکا: راوی موشکاف هراس محرومترین و بیپناهترین اقشار اجتماعی. 348
جنبش فابیانیسم: مبارزه خشونتپرهیز برای رفاه 349
کلاس پونتوس آرنولدسون: لزوم نیل به صلح و تفاهم بین ملتها 349
نیلز بور: دنیای آزاد پیششرط صلح جهانی. 349
پاول تیلیش: تمایز بین ایمان و نمادهای ایمان. 351
دلمیرا آگوستینی:بیان شاعرانه احساسات زنانه. 352
تی. اِس. اِلیوت: زوال تمدن جدید در گسست از ارزشهای دیرینه. 352
لودویگ ویتگنشتاین: شكافت و تحلیل ساختار زبان 353
چارلی چاپلین: رسالتم شادمانى، بشارتم آزادى و معجزهام خنداندن. 354
مارتین هایدگر: پافشاری بر وجودشناسی در برابر موجودشناسی. 355
آنتونیو گرامشی: کند . کاو در پیشوائی مادی و معنوی طبقات.. 357
زورا هورستون: مروج فرهنگ آمریکائیان آفریقاییتبار. 358
روشنفکری: خردورزی، سنجشگری و روشنگری.. 358
ولادیمیر مایاکوفسکی: جدائی هنر و ادبیات از سیاست و تبلیغات دولتی. 364
آلدوس هاکسلی: نگران پیشرفت جوانب خطرناک تکنولوژی و رشد نابهنجار تکنیکهای کنترل. 365
آندره بروتون: افشای محاکمات مسکو. 368
اسلندا گود رابسون: مبارز حقوق مدنی در امریکا 368
هربرت مارکوزه: ژرفش رواداری.. 369
پل رابسون: مبارزه برای حقوق مدنی. 370
ارنست همینگوی: نویسنده با وجدان اجتماعی. 371
برتولت برشت: قلم در خدمت مبارزه با نابرابریها و نارواییهای اجتماعی. 371
فریدریش هایک: آزادی صرفاً یک ارزش نیست، منبع و شرط اخلاقیترین ارزشهاست.. 378
۶ - سده بیستم میلادی.. 387
ایوار لو-یوهانسون: روایت تلاش انسانها برای جامعه رفاه 387
کارل پوپر: تنگدستی در مردمسالاری، بهتر از توانگری در خودکامگی. 388
جان اشتاینبک: نکوهش بیعدالتی و ستایش همبستگی انسانها 393
ادوارد آپوارد: دشواری پیوند فعالیت سیاسی و هنری.. 395
جورج اورول: نبردی بیامان با تنگدستی و تمامیتخواهی. 395
جیمز فارل: روایت رنج مشترک سیاه و سفید 397
دانیل خارمس: شرح آسیبپذیری و مرگ انسان در استبداد 397
ژان-پل سارتر: انسان محکوم به آزادی است. 398
آرتور کوستلر: افشای شوروی در دوران اوج خوشبینی و امید به آن. 401
رکس وارنر: نابودی و درماندگی انسان در نظام تمامیتخواه 402
دیتریش بونهوفر: خوشبینی ابدی، پایدار نپنداشتن اکنون. 403
هانا آرنت: زیر سوال بردن مامور بودن و معذور بودن. 403
سیمون دو بووار: برای رسیدن به آزادی، نخست برای استقلال بکوش.. 406
اوژن یونسکو: مبارزهای بنیادین با همسانسازی تمامیتخواهان. 408
آیزایا برلین: تاکید بر آزادی و كثرتگرایی. 409
امه سزر: تاکید و افتخار بر سیاهپوست بودن. 410
اشتفان هایم: اعتراض به سرکوب کارگران در اوج کوری ایدئولوژیک روشنفکران چپ.. 411
آلبر کامو: به روی زندگی آغوش باز کن، از آن کام بگیر و با زشتیها و پلیدیهای آن پیکار کن. 413
بُهومیل هرابال: تاریخنگار روان تودههای چک در دورانی سخت.. 414
اریک هابسبام: جهان به خودی خود، بدون مبارزه با بیعدالتیهای اجتماعی،جای بهتری نخواهد شد 415
اعلامیۀ حقوق مردم زحمتکش و استعمار زده 416
برادران سراپیون: پرهیز هنر از سیاست و سودگرائی. 416
جان راولز: ژرفش اندیشه رواداری سیاسی با نظریهٔ عدالت.. 416
جان هیک: ژرفش رواداری با تکثرگرایی دینی. 418
ملینا مرکوری: هنرمند مبارز ضد دیکتاتوری.. 420
والتر ینس: روشنفکران نباید به مصلحت تن دهند 421
میشل فوکو: هر رابطهٔ اجتماعی، یک رابطهٔ قدرت است. 421
گونتر گراس: ناتوانی از درک واقعیات سیاسی زیر بار تصورات ذهنی. 423
جیمز واتسون: همکاری در کشف ساختار مولکولی دیانای.. 423
نوآم چامسکی: مخالفت با دخالت نظامی آمریکا در امور کشورها 424
جین شارپ: اگر مردم از صاحبان قدرت اطاعت نکنند آنها هیچ قدرتی ندارند. 426
اخلاق گفتمانی: گفتوگوی نه بر اساس زر و زور، بلکه بر بنیان استدلال. 427
هابرماس: هر چه روندهای تولید اطلاعات آزادتر به همان اندازه مشارکت حداکثری همه نیروهای اجتماعی ممکنتر. 427
برنارد ویلیامز: پژوهشهای ارزنده در باره رواداری.. 429
مارتین لوتر کینگ: مبارز سازشناپذیر حقوق مدنی شهروندان. 429
هارولد پینتر: افشاگر رژیمهایی که قدرت آنها بر کشتار و خونریزی استوار است.. 435
اسلاومیر مروژک: ریشخند سازوکار مخوف و خطرناک نظام تمامیتخواه 437
رونالد دورکین: تضمین حقوق افراد محور عدالت.. 438
مایکل والزر: رواداری مسئله بزرگ دوران. 444
شیموس هینی: در آرزوی روزی که امید با تاریخ هم قافیه شود 444
آنتونیو داماسیو: جدا کردن ذهن و جسم، عقلانیت و احساس خطا است. 446
جنگافزارهای هستهای: دلهره دائمی بشریت.. 447
داوید هیید: آیا رواداری تقوا است؟ 450
اعلامیه جهانی حقوق بشر. 450
ایریس یونگ: نابرابری جنسی و حقوق بشر. 453
بخشنامۀ صلح در روی زمین. 453
سوزان مندوس: رواداری و مذهب.. 454
جان هورتن: رواداری، آزادی و عدالت.. 454
پرستون کینگ: پژوهشهای گسترده در باره رواداری.. 454
جوآن بائز: هنر در خدمت صلح. 454
گلن نوی: رواداری در دوران جهانیشدن. 456
پیماننامه مربوط به وضع پناهندگان 456
هرتا مولر: حکایت اختناق، ترس و فساد حکومت استبدادی را د ر قالبی نو. 457
جرمی والدرون: نقد دیدگاه معرفتشناسانه جان لاک در باره رواداری.. 458
پیماننامه بینالمللی رفع هر نوع تبعیض نژادی 459
برخی مصوبات سازمان ملل. 461
۷ - سده بیست و یک میلادی.. 463
پروتكل الحاقی پیمان نامه حقوق کودك درباره خرید و فروش کودکان، خودفروشی کودکان و هرزه نگاری کودکان. 464
مقاوله نامه اختیاری میثاق حقوق کودک در مورد شرکت کودکان در جنگ... 466
ژنوم: اثبات علمی بنی آدم از یک گوهرند 468
اعلامیه سازمان ملل متحد درباره حقوق مردمان بومی. 469
۸ - چالش های غرب برای آینده رواداری.. 473
٩ - برخی نتیجهگیریها 475
یاد آوری ضرور. 481
۱۰ – کتابشناسی. 483
کتابها 483
پیوندگاه 491
پیوست ۱: متن اعلامیه جهانی حقوق بشر. 495
احد قربانی دهناری
احد قربانی دهناری، سال ۱۳۳۵ در روستای دهنار واقع در ۱۵ کیلومتری شرق شهرستان دماوند به دنیا آمد. تحصیلات دبستانی و دبیرستانی را در شاهی (قائم شهر) گذراند. در دانشکده فنی دانشگاه تهران و دانشگاه تکنولوژی چالمرز مهندسی برق و در دانشگاه گوتنبرگ انگلیسی، فلسفه کاربردی و فلسفه نظری خواند. با سیستم عامل سولاریس، لینوکس، ویاموار و اچپی و پایگاه دادههای اوراکل کار میکند. به ادبیات، فرهنگمردم، دموکراسی، حقوق بشر، سکولاریسم و رواداری دلبستگی ژرف دارد. در وقت آزاد به این شش عرصه دلخواهش می پردازد. آثارش را در وبگاه زیر میتوانید بخوانید و با پست الکترونیکی زیر با او مکاتبه کنید:
http://ahad-ghorbani.com/
https://t.me/AhadGhorbaniDehnari
http://www.facebook.com/ahad.ghorbani.dehari
رواداری در فرهنگ و ادب ایران، احد قربانی دهناری
Toleration in Persian Culture and Literature by Ahad Ghorbani (in Persian)
106,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
رواداری در فرهنگ و ادب ایران، احد قربانی دهناری
Toleration in Persian Culture and Literature by Ahad Ghorbani (in Persian)
این نوشته نگاهی دارد به رواداری (تساهل، تسامح) در فرهنگ و ادب ایران با تکیه بر آثار مکتوب و تلاشی دارد برای جمعبندی و دریافت رهنمود.
رواداری میتواند زاویه دید سیاسی، اجتماعی، مذهبی، فلسفی، فرهنگی، قومی و یا اخلاقی داشته باشد و شکیبایی اندیشه، گفتار، رفتار و اعمال دیگران در عرصههای نامبرده را شامل شود. بزرگان ایران بیشتر با وسعت مشرب تحسینبرانگیزی به رواداری مذهبی پرداختهاند؛ یعنی تحمل ادیان و مذاهب دیگران و همزیستی صلحآمیز با آنها. شاید از آنجائی که در جامعه ما تنوع سیاسی هرگز وجود نداشته، آرزوی آن نیز انعکاسی قابل ملاحظه ندارد. از اینرو این نوشته بیشتر، تکیه بر رواداری مذهبی یا آزادی اعتقادات دینی دارد.
نگارنده بر این باور است که مشرب وسیع بزرگان ما، بلندنظری و جهانِ بزرگ و وجدان آزاد آنها، ما را در تلاش امروزمان، برای ساختن جامعهای بدون قهر و خشونت و مبتنی بر خلاقیت و سازندگی، آبادانی و احترام متقابل، و پرورش روح آزادگی و انساندوستی و ترک تعصبات به نحوی کارا، یاری خواهد کرد.
تاریخ چاپ: ١٣٨٧
محل چاپ: گوتنبرگ، سوئد
نوبت چاپ: نخست
ناشر: انتشارات ماز
قطع کتاب: ۱۵ در ۲۱ در ۳ سانتیمتر
تعداد صفحات: ۴۱۴
وزن کتاب: ۵۵۰ گرم
شابك:
ISBN 978-91-87269-03-5
فهرست مندرجات:
چکیده 9
واژههای کلیدی.. 9
پیشگفتار. 11
تعریف رواداری.. 13
رواداری در فرهنگ و ادب ایران. 15
تعالیم زردشت: جدائی شهریاری و پیامبری.. 15
هخامنشیان: هیچ قومی را مجبور نكن كه از كیش تو پیروی نمایند 17
تعالیم مانی: پرهیز از هرگونه جنگ و خشونت.. 20
تعالیم مزدک: پیروزی نهائی با نور است.. 22
ارداویرفنامه: خشنودی آب و آتش و زمین همه آفریدگان نیک اهورامزدا 24
قران: یکی به نعل، یکی به میخ. 25
حسن بصری: معرفت بیخصومتی است.. 28
رابعه عدویه: نفی منی و خوددوستی و خودپرستی. 30
بشار بن برد: ستیز با پستشماری موالی. 30
فُضَیل عیاض: زشتشماری پیروی نیندیشیده 33
ابن مقفع: قربانی اصلاحطلبی و نواندیشی. 33
ابونواس: ستایشگر عشق و شادی.. 35
حنظله بادغیسی: یا ارجمندی یا مرگ.. 35
فاطمه نیشابوری: زنی عارف.. 36
اسحاق موصلی: ستایشگر آواز. 37
بشر حافی: زیارت کعبهی دل بجای طواف کعبهی خلیل. 37
ایرانشهری: یکسانی همه شریعتها 38
محمد بن زكریای رازی: ایمان به انسان و توان اندیشیدنش.. 39
رودکی: مکن بد به کس گر نخواهی به خویش.. 42
رابعه قزداری: قربانی جسارت و عشق. 43
عبدالله مبارک:قبولی زیارت با سیر کردن گرسنه. 44
سفیان ثوری: زشتی همنشینی با علما 45
معروف کرخی : آرزوی خوشی در دو دنیا 45
ابوشکور بلخی: خردمند هرگز نکوشد به جنگ... 46
بایزید بسطامی: هلاک عارف در بیحرمتی به خلق است.. 47
یعقوب کندی: حقیقتپژوهی بدون پیشداوری.. 49
سهل تستری: دل انسان عزیزترین آفریده 50
ابن راوندی: انکار نبوت پیامبران. 51
جُنید نهاوندی: آیین سماع. 53
طیب سرخسی: قربانی انکار نبوت.. 53
شبلی: بخشایش هر دو قوم 54
منصور حلاج: جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد 54
فردوسی: ستایشگر پر شور خرد، دانش و کار و کوشش.. 57
هجویری: پشتیبان پر شور سماع، موسیقی و اشعار عاشقانه. 60
اخوان الصفا: ستیز با خرافات با جنگافزار دانش.. 60
قصاب آملی: راحتی خلق، نه وحشت خلق. 62
ابوذر ترک کشی: ساختن با دوست، زیستن با دشمن. 62
عرفان: حقیقتجوئی، آزادگی و برابری اهل دیر و کنشت.. 63
ابوالحسن خرقانی: نانش دهید و از نامش مپرسید 65
طاهِرِ چَغانی: هر مرغی را به پای خویش آویزند 67
ابوسعید ابوالخیر: به عدد هر ذرّه راهی است به حق. 67
ابوالفضل بیهقی: سخنی نرانم که آن به تعصبی و تربدی کشد 69
منوچهری دامغانی: می بی چنگ منوش! 78
اسدی طوسی: تن مرده و جان نادان یکی است.. 79
خواجه عبدالله انصاری: كافزون ز هزار كعبه باشد یك دل. 80
فخرالدین اسعد گرگانی: مدان دوزخ بدان گرمی بدان گرمی که گویند 81
مسعود سعد سلمان: کز تن ماست آنچه بر تن ماست.. 81
عین القضات: گفتا كه مرا مجو به عرش و به بهشت.. 81
ناصر خسرو: حاکم خود باش و به دانش بسنج. 83
عنصر المعالی کیکاوس: مستی چو کنی در خانه کن. 86
مهستی گنجوی: نه کافر مطلق نه مسلمان تمـام 86
راغب اصفهانی: واجب بودن شنیدن موسیقی. 90
فضل الله نعیمی استرآبادی: پشتیبانی از فرودستان. 90
عمادالدین نسیمی: مسجد و میکده و کعبه و بتخانه یکی است.. 91
امام محمد غزالی: روا نباشد که سماع حرام باشد 94
سیف بن محمد هروی: افشای سینهچاکان امر به معروف.. 97
شهاب الدین سهروردی: آن جام جهاننمای جم من بودم 97
انوری ابیوردی: افشای گدایان تاجدار. 99
ابن یمین: اگر بد کنی چشم نیکی مدار. 99
نظامی عروضی: راوی دادگر. 100
ابن رشد: ستیز با جزماندیشی مذهبی. 100
ابوعلی سینا: حـلالی شراب به فـتـوای عـقـل. 101
قطران تبریزی: بیداد رسد به هر که بیدادی کرد 102
نظامی گنجوی: کس نگوید که دوغ من ترش است.. 102
سیف الدین باخرزی: فرار از آئین به سوی انسان. 103
محمد عوفی: ناممکن بودن بستن در میان تو و آفریدگارت.. 104
ابن عربی: محکوم به جرم ستایش زیبائی. 104
نجم الدین زرکوب: دشـمـن مـا را سـعـادت یـار بـاد 105
عبدالرحمان جامی: افشای واعظ خودبین، خرافات و عوام 106
بابا فغانی: زیان دشمنی و سود دوستی. 107
وحشی بافقی: تو مو بینی و مجنون پیچش مو. 108
فیض کاشانی: یاران میام زبهـر خدا در گلو کنید 108
عمرانی: افشای ریاکاران. 109
مولانا ترکی قلندر: نقد نماز ریائی. 109
رضی آرتیمانی: نقد سالوس.. 109
بسمل شیرازی: گونهگونی افسانه یگانه عشق. 110
پیرزاده مشهدی: در آرزوی شکست زهد ریایی. 110
نظام دستغیب: پرهیز آتش دوزخ از واعظ. 110
کلیم کاشانی: چرا این همه مذهب در دین یک پیغمبر. 111
بابا افضل کاشانی: از ما تو هر آنچه دیدهای مایه تست.. 111
عمر خیام: کای بیخبران، راه نه آنست و نه این. 112
مشائیون، اشراقیون، عرفا ومتکلمین: تلاش در خردگرائی و حقوق طبیعی. 115
ابونصر فارابی: مبشر همزیستی مذهبها 116
عبید زاکانی: نقد سالوس، ریا و جنگ... 117
سنائی غزنوی: همگان طالباند و او مطلوب.. 122
روزبهان بقلی: صد هزاران پرده دارد عشق دوست.. 123
فخر رازی: استاد شک فلسفی. 123
فخرالدین عراقی: چو ز باده مست گشتم چه كلیسیا چه كعبه. 124
امیر خسرو دهلوی: کس نگوید که دوغ من ترش است.. 126
عطار نیشابوری: بخند ای زاهد خشک ارنهای سنگ... 127
عبدالرزاق اصفهانی: چند سختی با برادر؟ ای برادر نرم شو! 130
پوریا ولی: بهشت و دوزخت با تست در پوست.. 131
سیف فرغانی: این تیزی سنان شما نیز بگذرد 132
میر سید علی همدانی: در دو عالم نیست ما را با کسی گرد و غبار. 135
بابا طاهر همدانی: دلبر در کنشت و کعبه و بتخانه و دیر. 136
شمس تبریزی: به داس دهر همان بدروی که میکاری.. 136
مولوی: تا جنینی کار خون آشامی است.. 137
كمال خجندی: برتری همت صاحبدلان از فردوس برین. 146
علاءالدوله سمنانی: مقصود منم ز كعبه و بتخانه. 146
سعدی: بنی آدم اعضای یک پیـکرند 147
اوحدی مراغهای: اعتماد شیخ به چماق بیشتر است به خدا 150
مجدالدین نسقی: بر خلق خدا دادگرانه حکم کن! 150
مکتبی: مهر محکم شود ز خوشخوئی. 150
قاسم انوار: مقصود خدا عشق است باقی همه افسانه. 150
سلمان ساوجی: سودت ندهد که خون به خون میشویی. 151
حافظ: جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه. 152
شاه نعمت الله ولی: دلم بگرفت از زهــد ریایی. 157
عبدالرزاق اصفهانی: جهل را بر دست تیغ و عقل را بر پای خار. 157
ظهیرالدین فاریابی: طمع خوشهی گندم مکن از دانهی جو. 158
محمود شبستری: بیفكن پوست، مغز نغز بردار. 158
ظهیرالدین مرعشی: دشمنی را یکی بود بسیار. 161
آصفی هروی: تو هم در آینه حیران حسن خویشتنی. 161
قاضی حسین میبدی: صد دوست کم است و دشمنی بسیار است.. 161
نظیری نیشابوری: درس مـعلم اگـر بـود زمـزمه مـحبتی. 162
بیدل دهلوی: طوفان مگر از عهده مذهب بدر آید 162
چاپخانه: با چهارصد سال تاخیر در ایران. 163
خیالی بخارایی: هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید 165
کمال سبزواری: دوستی کن که محبت ز محبت خیزد 166
عرفی شیرازی: مدارا با مسلمان و هندو. 166
طالب آملی: کفر است در طریقت ما کینه داشتن. 167
شیدا دزفولی: هر کس به جهان، مسلک و آئین دارد 167
صائب تبریزی: میخورد بر هم جهانی چونکه یک دل بشکند 168
حزین لاهیجی: رو آتش می درزن این دفتر فتوا را 169
واعظ قزوینی: با خموشی میتوان خاموشکردن کوه را 170
شیخ بهایی: من یار طلب میکنم او جلوهگه یار. 170
زیب النساء بیگم: طـواف دلی کن که کعبهی مخفی است.. 171
فوجی: در کوچه ارباب ریا خانه نداریم 172
قدسی مشهدی: به دریا فـکن دفتر عمــر و زید 172
هاتف اصفهانی: یکسانی تثلیث و توحید 173
آذر بیگدلی: حق به بنده نه روزی بهشرط ایمان داد 173
سانسور:به قدمت فریاد آزادی.. 177
محتشم کاشانی: از روی زاهدان نرود گرد تیرهگی. 180
یغمای جندقی: ز شیخ شهر، جان بردم به تزویر مسلمانى. 180
قائم مقام فراهانی: زاهد چه بلایی تو؟ 181
فروغی بسطامی: رموز عشق با زاهد مگویید 182
میرزا ابوالقاسم توحید: داغ ما به دل داغ او به پیشانی. 183
زرگراصفهانی: دلم تنگ شد از زهد ریایی. 183
شاه جهان بیگم: از بوریان زاهدان، بوی ریا آید به جان. 183
شاه سلیمان: با دشمن و دوست فعل نکو نیکوست.. 184
فقیر شیرازی: همه مستاند، از می پندار. 184
قاآنی شیرازی: شرمنده از گناه در خور عفو. 185
میرزا ابوالحسن جلوه: از خامی دیگ است که در جوش و خروش است.. 185
میرزا فرهنگ شیرازی: آگاه به راه پنهانی میخانه. 185
همای شیرازی: با زاهد افسرده مگویید که خام است.. 186
روزنامه در ایران: از خودسانسوری تا فحاشی. 186
مزین السلطنه: روشنگر خرافهستیز. 188
اشرفالسلطنه: از نخستین روزنامهنگاران و عکاسان زن. 193
نجمالسلطنه: زنی مصمم، فعال و پرجرأت.. 194
خدیجه افضل وزیری: بیسوادی علت اصلی عقب ماندگی زنان. 196
عارف قزوینی: سرافعی و سر شیخ بکوبید به سنگ... 197
مدهوش تهرانی: زاهد برو تو زهد به کار عوام کن. 202
میرزا فتحعلى آخوندزاده: افشاگر بیامان خرافات و خودکامگی. 203
عبدالرحیم طالبوف: مبارز خستگی ناپذیر علیه خرافات و سنتگرایى. 206
بیبی مریم بختیاری: ما زنهای ایرانی ابدا از عالم انسانیت خارجیم 208
حاج زین العابدین مراغهاى: روشنگران و منادیان پیگیر آزادى.. 209
صدیقه دولتآبادی: مبارز پیگیر حقوق و کرامت زنان. 212
زینب پاشا: شیر زنی سازمانگر. 213
صغیر اصفهانی: به نیکی در جهان بگذار هان افسانۀ خود را 217
قرةالعین: زنی دانشمند و مبارز نستوه 217
میرزا آقاخان كرمانى: مبارز شورانگیز عصر بیدارى ایرانیان. 220
رجاء اصفهانی: رو بهدر کن از دل خود کینه را 223
آزاد کشمیری: یارب چه چشمهای است محبت.. 224
مستشارالدوله: همه ترقیات نتیجه یک کلمه: قانون. 224
خانم دکتر حسین خان کحّال: زنی روشنفكر، آگاه و روشنگر. 227
بیبی خانم وزیرف: بنیان نخستین مدرسهی دخترانه. 228
بیبی خانم استرآبادی: پاسخی دندانشکن و پیشگامانه به مردان. 228
میرزا آقا تبریزى: نقد گویای جامعه و دولت قاجار. 232
میرزا حبیب اصفهانى: مترجم سرگذشت حاجی بابا اصفهانی. 234
سید جمال واعظ اصفهانى: آرزومند ایران تولیدکننده 237
شیخ احمد مجدالاسلام كرمانى: نگران نفوذ روحانیون بر مردم 240
شیخ احمد روحى: قربانی روشنگری.. 240
ابوالقاسم لاهوتى: شرم باشد، که تو در خواب و جهانی بیدار. 241
فرخى یزدى: دل نثار استقلال، جان فدای آزادی.. 242
میرزاده عشقی: گرکفن نیست، بگو چیست پس این روبنده؟ 243
محمد علی جمالزاده: جهل و چشمبستگی گروه مردم مانع هر گونه ترقی. 247
صادق هدایت: ریشهیابی ژرفنگرانه عقبماندگی ایران. 247
على دشتى: روایتگر پرشور آزادی، خرافهپرهیزی و تعصّبستیزی.. 252
شجاع الدین شفا: نقد روشنگرانه ادیان ابراهیمی. 252
شمس کسمایی: روشنگر و سنتشکن. 253
عالمتاج قائم مقامی: قرنها بوده جنس زن مقهور. 254
عبدالحسین صنعتی زاده: بیزاری از جنگهای بیرحمانه. 256
نسیم شمال: افسوس كه چون بوقلمون رنگ به رنگیم 256
ملک الشعرا بهار: فغان ز جغد جنگ و مرغوای او. 258
ایرج میرزا: فتنهها در سر دین و وطنست.. 261
علامه دهخدا: یک عمر تلاش و روشنگری.. 269
جبار باغچهبان: بی صلحِ ملل شاد نگردد دل من. 273
مجتبی مینوی: مروج چندگرائی مذهبی و آزادی فردی.. 273
نیما یوشیج: سرچشمههای ذوق بشری وسیع و متفاوت است.. 274
محمد علی افراشته: ای تاجران اسلحه شرم و حیا كنید 275
مجدالدین میرفخرایی: ستایش از مادر طبیعت.. 277
عماد خراسانی: گر نظر پاك كنی، كعبه و بتخانه یكیست.. 279
فریدون آدمیت: تاریخنگار توانمند و پرتلاشِ تحلیلی-انتقادی.. 280
پروین اعتصامی: خرّم آن دل که خاطری را، سبب تسکین است.. 282
احمد کسروی: روشنفکری پرسشگر، سنجشگر، بیباک، ژرفکاو و تیزبین. 287
علی اکبر حکمیزاده: یکی از نادر اصلاحطلبان مذهبی در تاریخ تشیع. 294
محمد حسن شریعت سنگلجی: تلاش در پاکسازی مذهب شیعه. 295
مهرانگیز دولتشاهی: نخستین زن سفیر ایرانی. 297
قمر بیگم شیدا: مبارز فعال رفع حجاب.. 298
فاطمه سیاح: فرهیختهای پرشور مدافع حقوق زنان. 298
مفتون همدانی: با همـه عالم سـر صلح و صفا داریم ما 300
اقبال لاهوری: هستم اگر میروم، گر نروم نیستم 301
قمرالملوک وزیری: پیشگام آواز در جامعهی آواز-ممنوع. 302
غلامحسین صدیقی: آنچه اعراب و مغولها جدا جدا کردند، اینان یکجا خواهند کرد 305
محمدحسین شهریار: همدلی مسلم و گبر و یهود 309
مریم فیروز: فعال پرشور و پیگیر حقوق زنان. 310
ژاله اصفهانی: ستاشگر آزادی و دموکراسی. 311
سیمین دانشور: در هر جنگی هر دو طرف بازنده است.. 312
شاپور بختیار: من اول انسانم، بعد ایرانیم و بعد مسلمانم 313
ادیب برومند: نیست بادا بجهان، اهرمنِ کینه و جنگ... 314
امیری فیروزکوهی: بدکارتر از زاهد خوشنام ندیدم 317
فرخرو پارسا: نخستین بانوی وزیر در ایران. 317
امیرحسین آریان پور: دیکتاتورهائی در صف اول مبارزه با دیکتاتوری.. 320
احمد شاملو: عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد 321
سیمین بهبهانی: در کرامت زن و نکوهش جنگ... 328
محمد علی اسلامی ندوشن: لزوم مشارکت همه. 333
مصطفی رحیمی: جمهوری مطلق نه با پسوند "اسلامی". 334
هوشنگ ابتهاج: زندگی چیست؟ عشق ورزیدن. 338
سیاوش کسرایی: ستایشگر زندگی، امید، کوشش و بهروزی انسان. 341
آذرنوش صنیع [ابتهاج]: نخسین زن بانکدار ایرانی. 350
شفیعی كدكنی: مروج آثار روادارانه عرفانی. 351
احسان طبری: بر این زمین عبث مرو، بیافرین! 352
مهدی اخوان ثالث: مپـرسید از نـام و نـانـش دهید 358
آرامش دوستدار: نقد نیندیشی و دینخوئی. 359
داریوش آشوری: پرهیز از شیفتگی، نقد عقلانی. 361
علی اکبر سعیدی سیرجانی: خدا ناشناسم اگر "این" خداست! 363
تقی مدرّسی: انسان با محبت رشد می کند و با گذشت کامل می گردد. 365
فروغ فرخزاد: آشنا با رنجهای خواهران خویش.. 365
غلامحسین ساعدی: درختی که در اوج بالندگی اره شد 367
مهشید امیرشاهی: مبارز آزادی بیان و جدایی دین از سیاست.. 371
اشرف دهقانی: مبارزی جسور و الهامبخش.. 372
سعید سلطان پور: با كشورم چه رفته است.. 373
محمد مختاری: ما نیاز به «تمرین مدارا» داریم. 378
حسن یوسفی اشکوری: خشونت اسلام فقهی و رواداری اسلام عرفانی و کلامی. 387
علی میرفطروس: افشاگر پرشور قشریت مذهبی و دیکتاتوری سیاسی. 390
رحمان هاتفی: آنجا که تاریخ نویسان متوقف می شوند، شاعران آغاز می کنند 390
اکبر گنجی: جدایی کامل دین از سیاست.. 391
محمد جعفر پوینده: مبارز پیگیر، سرسخت و اصولی آزادی بی قید و شرط بیان. 392
میرزا آقا عسگری: حرمت انسان بی توجه به تعلق فکری.. 394
ناشناس ها: آتش نتوان کرد به آتش خاموش.. 397
فرهنگ مردم: بنگر که چه میگوید، منگر که، که میگوید! 398
برخی نتیجه گیری ها 405
یادآوری ضرور. 407
کتابشناسی. 408
فارسی. 408
انگلیسی. 411
پیوندگاهها 412
احد قربانی دهناری
احد قربانی دهناری، سال ۱۳۳۵ در روستای دهنار واقع در ۱۵ کیلومتری شرق شهرستان دماوند به دنیا آمد. تحصیلات دبستانی و دبیرستانی را در شاهی (قائم شهر) گذراند. در دانشکده فنی دانشگاه تهران و دانشگاه تکنولوژی چالمرز مهندسی برق و در دانشگاه گوتنبرگ انگلیسی و فلسفه کاریردی و نظری خواند. با سیستم عامل سولاریس و لینوکس و پایگاه دادههای اوراکل کار میکند. به ادبیات، فرهنگمردم، دموکراسی و رواداری دلبستگی ژرف دارد. در وقت آزاد به این چهار عرصه دلخواهش می پردازد. آثارش را در وبگاه زیرین میتوانید بخوانید و با پست الکترونیکی با او مکاتبه کنید:
http://ahad-ghorbani.com/
https://t.me/AhadGhorbaniDehnari
http://www.facebook.com/ahad.ghorbani.dehari
31,80 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
انتقاد بر فلسفۀ تاریخ آرنولد توینبی نوشته ی. ا. کاسمینسکی ترجمه هوشنگ تیزابی
Critic to Arnold Toynbee’s Philosophy of the History by Y. A. Kosminsky, translated by Hushang Tizabi
نام نویسنده: ی. ا. کاسمینسکی
نام مترجم: هوشنگ تیزابی
تاریخ چاپ: ۱۳۵۸
محل چاپ: تهران
نوبت چاپ: نخست
ناشر: حزب تودۀ ایران
قطع کتاب: ۱۶۰ در ۱۴ در ۵ میلیمتر
تعداد صفحات: ۱۲۲
وزن کتاب: ۵۰ گرم
موضوع کتاب: نقد فلسفۀ تاریخ آرنولد جوزف توینبی
آرنولد توینبی
آرنولد جوزف توینبی (Arnold Joseph Toynbee ۱۸۸۹ - ۱۹۷۵) تاریخدان انگلیسی بود.
او در طول جنگ جهانی اول در بخش سیاسی وزارت امور خارجه انگلیس مشغول به کار بود و در سال ۱۹۱۹ نیز به مناسبت مقام سیاسیش نماینده انگلیس در کنفرانس صلح پاریس بود. مدتی استاد تاریخ، ادبیات و زبانهای امپراتوری بیزانس و یونانی جدید در دانشگاه لندن بود و از ۱۹۲۵ به بعد کرسی استادی تاریخ بینالمللی این دانشگاه را در اختیار گرفت. کتب بسیاری در مورد تاریخ یونان و سرگذشت شمون نوشتهاست. از آثار معروف او تحقیقی در تاریخ و جهان و باخترزمین است.
مثنوی، مشهور به مثنوی معنوی
212,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
مثنوی، مشهور به مثنوی معنوی (یا مثنوی مولوی)، نام کتاب شعری از مولانا جلالالدین محمد بلخی شاعر و صوفی ایرانی است.
این کتاب از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده و یکی از برترین کتابهای ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شدهاست؛ که در واقع عنوان کتاب نیز میباشد. اگر چه قبل از مولوی، شاعران دیگری مانند سنائی و عطار هم از قالب شعری مثنوی استفاده کرده بودند ولی مثنوی مولوی از سطح ادبی بالاتر برخوردار است. در این کتاب ۴۲۴ داستان پیدرپی به شیوهٔ تمثیل داستان سختیهای انسان در را بیان میکند. هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نینامه شهرت دارد و چکیدهای از مفهوم ۶ دفتر است. این کتاب به درخواست شاگرد مولوی، حسامالدین حسن چلبی، در سالهای ۶۶۲ تا ۶۷۲ هجری/۱۲۶۰ میلادی تألیف شد.
مولوی در این کتاب مجموعهای از اندیشههای فرهنگ ایرانی-دینی را گرد آوردهاست.
این کتاب به انتخاب نشریه گاردین جزو ۱۰۰ کتاب برتر تاریخ بشریت برگزیده شده.
سرشناسه: مولوی، جلالالدین محمدبن محمد، ق ۶۷۲ - ۶۰۴
عنوان رایج: مثنوی
عنوان کامل و نام پدیدآورنده: مثنوی معنوی مطابق با نسخه تصحیحشده رینولد نیکلسون/ مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی (مشهور به مولوی)
مشخصات نشر [تهران]: انتشارات توس، ۱۳۷۵
تعدادصفحه ها: دفتر اول ۳۴۵ ص + دفتر دوم ۴۶۳ ص + دفتر سوم ۳۷۵ ص + دفتر چهارم ۵۰۶ ص + دفتر پنجم ۳۶۹ ص + دفتر ششم ۵۵۷ ص
موضوع شعر فارسی -- قرن ق7
نیکلسون، رینولدالین، 1965 – 1868 م.Nicholson, Reynold Alleyne
محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی (۶ ربیعالاول ۶۰۴، بلخ – ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه، ۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) از مشهورترین شاعران ایرانی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشدهاست. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفتهاست و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند.
رِنالد الین نیکلسن (Reynold Alleyne Nicholson) (اوت ۱۹۴۵ - اوت ۱۸۶۸) خاورشناس و اسلامشناس انگلیسی، شارح و مترجم آثار عرفانی فارسی و اسلامی به زبان انگلیسی است.
رِنالد الین نیکلسن در ۱۹ اوت ۱۸۶۸ در یورکشر در انگلستان متولد شد. پدر او استاد دانشگاه ابردین در اسکاتلند بود و او نیز تحصیلات عالی را از آنجا شروع کرد. سپس به دانشگاه کمبریج رفت و به فراگرفتن ادب یونانی و لاتین مشغول شد و در ۱۸۹۰ در امتحانات آن رشته رتبهٔ اول را حائز گردید. چون پدربزرگ او علاقهمند به زبان عربی و تاریخ عرب بود، از کودکی رغبتی به آموختن زبان عربی و معارف اسلامی پیدا کرده بود، و در کمبریج به تحصیل زبان عربی پرداخت. در ۱۸۹۲ برای اولین بار به دیدار ادوارد براون نایل آمد و از آن پس به آموختن فارسی مشغول شد. چون پروفسور براون دلبستگی خاصی به آثار عارفان ایران داشت، نیکلسن برای پایاننامهٔ دکتری خود به راهنمایی او دیوان شمس، مجموعهٔ غزلهای جلال الدین محمد بلخی را برگزید و منتخبی از آن را در ۱۸۹۸ در سی سالگی به انگلیسی ترجمه کرد و همراه با متن اصلی به چاپ رساند.
در ۱۹۰۱ به معلمی زبان فارسی در دانشگاه لندن منصوب شد و یک سال بعد همین سمت را در دانشگاه کمبریج عهدهدار شد و این مقام را تا زمان درگذشت ادوارد براون در ۱۹۲۶ دارا بود. از آن تاریخ کرسی زبان عربی (موسوم به کرسی سر تامس اَدم) به عهدهٔ او گذاشته شد تا در سال ۱۹۳۳ در سن ۶۵ سالگی از دانشگاه بازنشسته شد. طی این دوران بسیاری از متون مهم فارسی و عربی را ترجمه، تصحیح و منتشر کرد. همچنین تعدادی از برجستهترین خاورشناسان انگلیسی تربیتیافتگان او بودند، از جمله چارلز استوری که جانشین او در دانشگاه کمبریج شد، و آرتور آربری که بعداً متصدی کرسی دانشگاهی او شد. رِنالد نیکلسن در ۲۷ اوت ۱۹۴۵ درگذشت.
آثار مهم او را در چهار بخش میتوان تقسیمبندی کرد:
بخش اول شامل تألیف کتاب «تاریخ ادبیات عرب» (به انگلیسی) است که از زمان انتشار در سال ۱۹۰۷ همواره کتاب مرجع دانشگاهی در این موضوع بودهاست، و همچنین کتابهای دروس عربی در سه جلد و متن و شرح دیوان ابن عربی به نام ترجمانالاشواق (۱۹۱۱) و کتاباللمع فیالتصوف با مقدمه و ترجمهٔ خلاصه به انگلیسی (۱۹۱۴)
بخش دوم کتابهایی است که در موضوع تصوف و عرفان اسلامی تألیف کرده است. از جملهٔ این کتابها عارفان اسلام (۱۹۱۴) و «مطالعات در باب تصوف اسلامی» (۱۹۲۱) است.
بخش سوم شامل تصحیح انتقادی متون عرفانی فارسی است از جمله منتخبات دیوان شمس در ابتدا، تصحیح تذکرةالاولیا عطار که جلد اول در ۱۹۰۵ و جلد دوم در ۱۹۰۷ به انضمام فهرست اعلام و لغات مشکل با مقدمهای از محمد قزوینی در شرح حال فریدالدین عطار در لندن منتشر شد؛ ولی مهمترین اثر او در این دسته متن مثنوی مولوی در سه جلد است که سالیان دراز صرف تصحیح و تنقیح آن شدهاست.
بخش چهارم ترجمههایی است که رنالد نیکلسن از متون فارسی، عربی و ترکی عثمانی به انگلیسی انجام دادهاست. از این دسته ترجمهٔ کشفالمحجوب هجویری در تاریخ تصوف و عقاید صوفیه یک بار در ۱۹۱۱ و بار دیگر در ۱۹۳۶ در لندن به چاپ رسیدهاست. اما بزرگترین و مهمترین اثر او در این قسمت ترجمهٔ مثنوی مولوی و شرح بر مثنوی به انگلیسی در هشت جلد (انتشاریافته بین سالهای ۱۹۲۵ و ۱۹۴۰) است که شاهکار او بهشمار میآید و گواه تبحر نیکلسن در زبان و ادبیات فارسی و فلسفه و اخلاق و مذهب و اخبار و احادیث اسلامی است.
https://www.britannica.com/biography/Reynold-Alleyne-Nicholson
مکتبهای ادبی، رضا سیدحسینی
212,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
مشخصات اثر |
|
|
عنوان اصلی: |
مکتبهای ادبی (دوره دو جلدی) |
|
نام نویسنده: |
رضا سیدحسینی |
|
ناشر: |
کتاب زمان |
|
تاریخ چاپ: |
۱۳۶۵ |
|
محل چاپ: |
تهران |
|
قطع کتاب: |
۱۹۵ در ۱۲۲ در ۲۱ میلیمتر (پالتویی) |
|
تعداد صفحات: |
۶١۹ |
|
وزن کتاب: |
۴۰۰ گرم |
|
بهاء: |
۲۰۰ کرون سوئد |
|
فهرست مندرجات: |
مقدمه چاپ دوم |
۵ |
|
سخنی چند با خوانندگان |
۷ |
پیشگفتار: پیدایش ادبیات ملی در اروپا |
١۰ |
|
کلاسیسیسم |
١۳ |
|
اصول و قواعد مکتب کلاسیک |
۲۶ |
|
قانون سه وحدت |
۳۷ |
|
انواع آثار ادبی |
۴۰ |
|
ادبیات قرن کلاسیک در کشورهای دیگر |
۴۴ |
|
نمونههائی از آثار کلاسیک |
۴۹ |
|
رومانتیسم |
۶۹ |
|
مکتب رومانتیک |
۸۴ |
|
ادبیات رومانتیک در کشورهای دیگر |
۱۰۲ |
|
دو اثر مهم از پیشوایان رومانتیسم |
١١۳ |
|
نمونههائی از آثار دورهی رومانتیک |
١١۸ |
|
رئالیسم |
۱۴١ |
|
رئالیسم در کشورهای دیگر |
۱۷١ |
|
نمونههائی از آثار نویسندگان رئالیست |
١۹١ |
|
ناتورالیسم |
۲۲۷ |
|
نمونههائی از آثار نویسندگان ناتورالیست |
۲۶۴ |
|
هنر برای هنر و مکتب پارناس |
۲۲۷ |
|
چند نمونه از اشعار پارناسینها |
۲۹١ |
|
سمبولیسم |
۳۰١ |
|
سمبولیسم در کشورهای دیگر |
۳۲۶ |
|
نمونههائی از آثار سمبولیستها |
۳۳۹ |
|
نظر اجمالی به ادبیات آغاز قرن بیستم و در هم ریختن مکتبها |
۳۶۵ |
|
آغاز عصر رمان |
۳۷۳ |
|
چند تلاش کوچک و کم دوام |
۳۸١ |
|
کوبیسم |
۳۹١ |
|
مقدمهی جریانهای ادبی پس از جنگ |
٣۹۳ |
|
دادائیسم |
۴۰١ |
|
سوررئالیسم |
۴١۷ |
|
سوررئالیسم در کشورهای دیگر |
۴۷۸ |
|
نمونههائی از آثار پیشروان مکتبهای پس از جنگ اول |
۴۸۹ |
|
نظری به ادبیات معاصر |
۵۲۵ |
|
نمونهای از «رمان نو» |
۵۶۵ |
|
نمونهای از «تئاتر نو» |
۵۷۳ |
|
پایان سخن |
۵۸۷ |
|
قسمتی از ماخذ کتاب |
۵۹١ |
|
برای اطلاع بیشتر از شیوههای ادبی |
۵۹۳ |
|
فهرست اعلام |
۵۹۵ |
|
چکیده کتاب: |
يادداشت نويسنده: من اين كتاب را در آغاز به عنوان راهنماي ساده و فهرست وار براي آشنائي با «ايسم» هاي گوناگون ادبي نوشته بودم به اميد اينكه در
آينده، اساتيد متخصص و نويسندگان و محققان آثار كاملتري در اين مورد ارائه كنند، اما چنين نشد و كتاب به عنوان يگانه منبع و حتي كتاب درسي درباره مكتب ها باقي ماند. |
|
|
رضا سیدحسینی متولد اردبیل (۱۳۰۵ - ۱۳۸۸) نویسنده و مترجم، سرپرست و عضو اصلی تألیف و ترجمهٔ مجموعهٔ شش جلدی «فرهنگ آثار» بوده است. کار ترجمه را از سن ۱۶ سالگی با ترجمه از ترکی قفقازی و ترکی استانبولی شروع کرد. وی پس از آن نزد کسانی چون دکتر پرویز ناتل خانلری و عبدالله توکل زبان فرانسه را یاد گرفت و اولین ترجمهاش از این زبان در سال ۱۳۲۶ منتشر شد.
گزیدهای از نمونههای نثر فارسی از آغاز تا کنون. هزار سال نثر پارسی مجموعهای از منتخبات برجسته نثر فارسی است که جریان تکامل هزار ساله نثر فارسی را برای مخاطبان روشن میسازد. آغاز هر مدخل با چکیدهای از یکی از متون آثار فارسی به نظر خوانندگان میگذرد و سپس به بخشی از آن اثر و در پایان به روشنگری در باره واژههای پیچیده هر گزیده میپردازد.
جلد اول – سده چهارم و پنجم (از مقدمۀ شاهنامه ابومنصوری تا تاریخ سیستان)
جلد دوم – سده پنجم و ششم (از تاریخ بیهقی تا کلیه و دمنه)
جلد سوم – سده ششم و هفتم (از تذکرة الاولیاء تا گلستان)
جلد چهارم – از سده هفتم تا یازدهم (از مرزبان نامه تا شرفنامه)
جلد پنجم – از سده یازدهم تا به امروز
م
265,00 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
مجلد اول
سرسخن ۵
١ – مقدمۀ شاهنامۀ ابومنصوری ۴١
٢ – الابنیه عن حقایق الادویه – هروی ۵۵
٣ – ترجمۀ تفسیر طبری ۶٣
۴ - ترجمۀ تاریخ طبری (تاریخ بلعمی) ٩۷
۵ – حدود العالم من المشرق الی المغرب ۱٣۷
۶ – کشف المحجوب سجستانی ۱۵٢
۷ – اخبار خوارزم – بیرونی ۱۶۷
٨ – معراجنامه – ابن سینا ۱۷٩
٩ – سفرنامه – ناصر خسرو علوی ۱٩٨
۱۰ – زینالاخبار – گردیزی ٢٢۵
۱۱ – کشف المحجوب – هجویری ٢۵٩
۱٢ – تاریخ سیستان ٢۷۵
مجلد دوم
۱٣ – تاریخ بیهقی ٣۰۷
۱۴ – مناجات و مقالات – خواجه عبدالله انصاری ۴۱۱
۱۵ – قابوسنامه – وشمگیر ۴٢٢
۱۶ – نوروزنامه – خیام ۴۴٢
۱۷ – سیاستنامه – نظامالملک ۴۵٨
۱٨ – کیمیای سعادت – غزالی ۴۹۵
۱۹ – اسکندرنامه ۵٢۰
٢۰ – فارسنامه – ابن بلخی ۵٢۶
٢۱ – مجمل التواریخ و القصص ۵٣٨
٢٢ – ترجمۀ تاریخ بخارا – نرشخی ۵۴۶
٢٣ – عتبه الکتبه – علی بن الکاتب جوینی ۵۵۷
٢۴ – مقامات حمیدی ۵۷۰
٢۵ – کلیله و دمنه ۵۷٨
مجلد سوم
٢۶ – تذکرةالاولیاء – عطار ۶۰۷
٢۷ – تفسیر ابوالفتوح رازی ۶٢۱
٢٨ – چهار مقاله – نظامی عروضی ۶٣۴
٢۹ – سندباد نامه – محمد بن علی الظهیری ۶۵۶
٣۰ – حدایق السحر – وطواط ۶٨۶
٣۱ – تاریخ بیهق – ابن فندق ۷٣۴
٣۲ – اسرارالتوحید – محمد بن منور ۷۴٣
٣٣ – ترجمۀ تاریخ یمینی – عتبی ۷۶۴
٣۴ – راحةالصدور – راوندی ۷۷۴
٣۵ – تاریخ طبرستان – ابن اسفندیار ۷٨۶
٣۶ – مرصاد العباد – نجم الدین دایه ٨۲۴
٣۷ – جوامع الحکایات – عوفی ٨٢۹
٣٨ – اخلاق ناصری – خواجه نصیر طوسی ٨۶۱
٣۹ – گلستان – سعدی ٨٨۲
۴۰ – تاریخ جهانگشا – جوینی ٨۹۹
مجلد چهارم
۴۱ – مرزبان نامه – مرزبان بن رستم بن شروین ۹۱۷
۴۲ – جامع التواریخ – رشیدالدین فضل الله ۹۴۱
۴۳ – تجارب السلف – هندوشاه نخجوانی ۹۵۹
۴۴ – تاریخ وصاف – عبدالله بن فضل الله ۹۶۵
۴۵ – نزهة القلوب – حمد الله مستوفی ۹۷۹
۴۶ – اخلاق الاشراف و رساله دلگشا – عبید زاکانی ۹۹۱
۴۷ – ظفرنامه – شرف الدین علی یزدی ۱۰۱۱
۴۸ – مطلع السعدین – کمال الدین عبدالرزاق ۱۰۱۹
۴۹- بهارستان جامی – نورالدین عبدالرحمن جامی – ۱۰۲۵
۵۰ – اخلاق جلالی – جلال الدین محمد بن اسعد دوانی کازرونی – ۱۰۵۳
۵۱ – روصة الصفا – میر خواند – ۱۰۵۹
۵۲ – تاریخ طبرستان و رویان و مازندران – ظهیرالدین مرعشی – ۱۰۶۷
۵۳ – تذکرة الشعرا – دولتشاه سمرقندی – ۱۰۷۹
۵۴ – انوار سهیلی – کمال الدین کاشفی – ۱۰۹۵
۵۵ – حبیب السیر – غیاث الدین خواند میر - ۱۱۰۹
۵۶ – بدایع الوقایع – زین الدین محمود واصفی – ۱۱۱۹
۵۸ – اسکندرنامه - ؟؟؟؟ - ۱۱۴۱
۵۹ – راماین – ترجمه نقیب خان بدوانی – ۱۱۴۷
۶۰ – تذکره شاه طهماسب – شاه طهماسب اول – ۱۱۵۳
۶۱ – مجالس المومنین – نورالله شوشتری – ۱۱۶۱
۶۲ – عالم آرای عباسی – اسکندر بک ترکمان – ۱۱۶۹
۶۳ – تاریخ گیلان – عبدالفتاح فومنی – ۱۱۷۵
۶۴ – شرفنامه – شرف خان بدلیسی – ۱۱۸۹
۶۵ – تاریخ شاه عباس دوم – محمد طاهر قزوینی – ۱۱۹۷
۶۶ – دُرّۀ نادره – میرزا مهدی خان منشی - ۱۲۰۳
مجلد پنجم
۱ – حدایق الجنان – عبدالرزاق دنبلی – ۱۲۰۹
۲ – منشآت – قائم مقام – ۱۲۱۹
۳ – رسالۀ مجدیه – مجدالملک – ۱۲۳۱
۴ – بستان السیاحه – زین العابدین شیروانی – ۱۲۳۷
۵ – پریشان – قاآنی – ۱۲۴۵
۶ – هزار و یک شب – ترجمه طسوجی – ۱۲۵۳
۷ – مجمع الفصحا – رضا قلیخان هدایت – ۱۲۵۹
۸ – ناسخ التواریخ – سپهر – ۱۲۶۳
۹ – سیاحتنامه اراهیم بیک – زین العابدین مراغه – ۱۲۷۱
۱۰ – سفرنامه – ناصرالدین شاه – ۱۲۷۹
۱۱ – مقالان و نوشته ها – میرزا ملکم خان – ۱۲۸۹
۱۲ – قصص العلماء – محمد تمکابنی – ۱۳۰۱
۱۳ - مرآت البلدان – صنیع الدوله – ۱۳۰۹
۱۴ – شمس و طغرا – محمد باقر میرزا خسروی – ۱۳۱۷
۱۵ – منشآت – یغمای جندقی – ۱۳۲۷
۱۶ – منشآت – امیر نظام گروسی – ۱۳۳۳
۱۷ – کتاب احمد – طالبوف – ۱۳۳۹
۱۸ – جام جم – معتمدالدوله – ۱۳۴۷
۱۹ – فرسنامه ناصری – فسائی – ۱۳۵۵
۲۰ – سفرنامه مکه – امین الدوله – ۱۳۶۱
۲۱ – صد خطابه – میرزا آقاخان کرمانی – ۱۳۶۷
۲۲ – چرند و پرند – دهخدا – ۱۳۷۳
۲۳ – سفرنامه مکه – مهدیقلی هدایت – ۱۳۸۳
۲۴ – سیر حکمت در اروپا – محمدعلی فروغی – ۱۳۹۳
۲۵ – بیست مقاله – علامه محمد قزوینی – ۱۴۰۱
۲۶ – آذری – احمد کسروی – ۱۴۱۱
۲۷ – دورنمای تصوف در ایران – ملک الشعرا بهار – ۱۴۱۹
۲۸ – داش آکل – صادق هدایت – ۱۴۴۳
۲۹ – مقدمه تاریخ برامکه – عبدالعظیم – ۱۴۶۱
۹۵ – جوانمردان خراسان – سعید نفیسی – ۱۴۷۲
۹۶ – خاطرات – صدرالدین عینی (تاجیکی) – ۱۴۸۸
نمونه نثر فارسی در افغانستان:
۹۷ – دختر کوچی – پژواک – ۱۵۰۰
۹۸ – انتظار – دکتر سهیل – ۱۵۰۹
پایان سخن – ۱۵۱۳
فهرست پنج مجلد – ۱۵۱۵
The Mirage of Iranian Islamic
Movies, Reza Allamehzadeh
63,60 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
The Mirage of Iranian Islamic Movies, Reza Allamehzadeh
عنوان اصلی: سراب سینمای اسلامی ایران
نام نویسنده: رضا علامه زاده
ناشر: نشر برداشت
تاریخ چاپ: -۱۳۷۰
قطع کتاب: -۲۱ در ۱۴ در ١ سانتی متر
تعداد صفحات:-۲۴۱
وزن کتاب:-۳۰۰ گرم
موضوع کتاب:-در باره سینمای ایران و مشکلات آن
فهرست مندرجات:
سرسخن -۹
-بخش اول : انقلاب و سینمای ایران
۱- دولت موقت و انقلاب ۲- کشمکش بر سر قدرت ۳- تلاش برای تدوین تئوری سینمای اسلامی - سینمای الگوی اسلامی ۵ - سینمای فرصت طلب اسلامی ۶ - سینمای خودجوش پس از انقلاب -١۵
-بخش دوم : سیاست های اقتصادی ، بازوی سانسور رژیم
1- سینمای ملی ، دولتی یا خصوصی؟ 2- موسسات و نهادهای فیلمسازی پس از انقلاب الف: بنیاد سینمایی فارابی ب: موسسه امور سینمایی بنیاد مستعضعفان ج : حوزه هنزی سازمان تبلیغات اسلامی د : ... و دیگران 3- ضابطه های ناشناخته سانسور اسلامی الف: تصویب فیلمنامه ب: صدور پروانه ساخت ج: شورای بازبینی فیلم د : طبقیه بندی کیفی فیلم ها و کمیسیون اکران-۱۰۵
-بخش سوم : جشنواره ها و ترفندهای رژیم اسلامی
1- جشنواره فیلم فجر 2- جشنواره های جهانی و جلوه فروشی رژیم اسلامی 3- سینمای تبعیدی ایران -۱۹۱
-سخن پایانی-۲۲۵
-پیوست ها-۲۲۹
چکیده کتاب: -در باره سینمای ایران و مشکلات آن
The Method of Research by Amir-Hossein Aryanpour
31,80 kr
incl. VAT, shipping costs apply
Free shipping to the following countries: Show more Show less
نام کتاب: پژوهش
نام نويسنده: ا. ح. آریان پور
تاريخ چاپ: ۱۳۶۲
نوبت چاپ: چهارم
محل چاپ: تهران
تعداد: ۱۱۰۰۰
ناشر: مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر
قطع کتاب: ۱۲۳ در ۲۰۰ میلی متر
تعداد صفحات: ۸۷
وزن کتاب: ۱۰۰
چکيده کتاب: کتاب روند تحقیق را به اجمال و روند تنظیم و تحریر نتایج تحقیق را به تفصیل بررسی می کند.
فهرست مندرجات:
پیش گفتار
فصل اول: کار پژوهش
زمینۀ کار پژوهنده
جهت یابی
یافته اندوزی
نتیجه گیری
فصل دوم: پژوهش نامه نویسی
شیوۀ نوشتن
شیوه آرایش پژوهش نامه
شیوه تنظیم مطلب ها
شیوه سند اوری
کتاب نامه
گزيده متن كتاب:
فصل اول
کار پژوهش
پژوهش پویشی است یگانه، ولی عمل پژوهنده گذشته از آن که بر زمینه ای قبلی مسبوق است، سه گونه فعالیت را در بر می گیرد: جهت یابی و یافته اندوزی و نتیجه گیری.
. . . .
پژوهش از جهتی بر دو گونه است:
پژوهش ابتکاری یا نوجویی، یعنی یافتن یا کشف آن چه بر دیگران مجهول است.
پژوهش تأییدی یا نوگستری، یعنی گستردن یا تفصیل آن چه بردیگران به اجمال معلوم است.
درباره نویسنده:
میرحسین آریانپور، جامعهشناس، پژوهشگر و نویسنده و مترجم ایرانی، هشتم اسفند ۱۳۰۳ در تهران به دنیا آمد.
او از اخلاف عصیانگران نایبی کاشان بود و از طرفی نسبتی هم با خاندان ملکالمورخین سپهر نویسنده ناسخ التواریخ داشتهاست. او در سن ۱۸ سالگی یعنی در سال ۱۳۲۱ در مسابقات بوکس خراسان و در سال ۱۳۲۳ در مسابقات وزنهبرداری چندملیتی خاور نزدیک اول شد. او از نظریهپردازان در زمینه علم جامعهشناسی و علوم اجتماعی نیز بهشمار میآید و در گسترش آن بیشترین تلاشها و خدمات را در حوزه پژوهش و تحقیق به عمل آورد. او در سه زمینه، انسانشناسی، جامعهشناسی و معرفتشناسی گامهای ارزندهای برداشته و خلاقیت علمی را با درونمایه جنبههای اخلاقی دانش و پژوهش به عنوان وجه مشخصه تلاشهایی همراه داشت. کار عظیم او تدوین فرهنگ تفصیلی علوم اجتماعی (در حوزه فرهنگ فلسفه و جامعهشناسی) به چهار زبان فارسی، انگلیسی، فرانسه و آلمانی است که در مدت زمانی بیش از چهل سال به طول انجامیده و بی شک، یکی از مهمترین آثار فرهنگ تفصیلی علوم در زبان پارسی و یکی از گرانبهاترین و بزرگترین آثار امیرحسین آریان پور است که حاوی سیصدهزار فیش بوده و تاکنون انتشار نیافتهاست.
ابتکار ترجمهٔ پسوند ایسم (-ism) به «-گرایی» از آن اوست. وی در مقدمهٔ ترجمهٔ سیر فلسفه در ایران مینویسد: « «ism-» های غربی را با پسوند «-گرایی» - که با تأیید مرحوم دکتر محمدباقر هوشیار نخست در سال ۱۳۲۵ بهکارش بردم، و اکنون زبانزد بسیاری از اهل علم و ادب است - [ترجمه کردم].»
امیرحسین آریانپور در روز دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۰ در تهران درگذشت. پیکر وی در بهشت زهرای تهران و در آرامگاه خانوادگی آریانپور به خاک سپرده شد.